عنوان مقاله :
مدليابي نقش ميانجي كاركرد سبكهاي تفكر در رابطه علّي ادراك از سبكهاي فرزندپروري و جهتگيريهاي انگيزشي
پديد آورندگان :
گراوند ، هوشنگ دانشگاه لرستان - گروه روانشناسي
كليدواژه :
سبكهاي فرزندپروري , سبكهاي تفكر , جهتگيريهاي انگيزشي
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّي تأثير ادراك از سبكهاي فرزندپروري بر جهتگيريهاي انگيزش با توجه به نقش واسطهاي كاركرد سبكهاي تفكر انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگي و از نوع تحليل مسير بود. 352 نفر به روش نمونهگيري تصادفي طبقهاي از دانشجويان مقطع كارشناسي دانشگاه فردوسي مشهد انتخاب، و به پرسشنامههاي سبكهاي فرزندپروي بامريند، سبكهاي تفكر استرنبرگ و واگنر و مقياس انگيزش تحصيلي والرند و همكاران پاسخ دادند. تحليل دادهها با روش تحليل مسير بهوسيله نرمافزار AMOS انجام گرفت. نتايج نشان داد كه سبكهاي فرزندپروري مقتدرانه و سهلگيرانه بهترتيب اثر مثبت و منفي بر انگيزش دروني دارند، اما سبك مستبدانه داراي اثر مستقيمي بر انگيزش دروني نبودند. همچنين سبكهاي فرزندپروري اثر مستقيمي بر انگيزه بيروني نداشتند،ولي از بين سبكهاي فرزندپروري فقط سبك مستبدانه اثر مثبتي بر بيانگيزگي داشت. همچنين از بين كاركرد سبكهاي تفكر فقط سبك تفكر اجرايي، اثر مثبت و معنيداري بر انگيزش دروني و بيروني داشت. نتايج غيرمستقيم مسيرها نشان داد كه فقط سبك فرزندپروري مقتدرانه با ميانجيگري سبك تفكر اجرايي ميتواند بر ميزان انگيزش دروني و بيروني تحصيلي دانشجويان بيفزايد. لذا ميتوان نتيجه گرفت كه گرايش خانوادهها به سبك تربيتي مقتدرانه بر انتخاب سبك تفكر فرزندان و درونيسازي انگيزش تحصيلي تأثيرگذار است.
عنوان نشريه :
خانواده پژوهي
عنوان نشريه :
خانواده پژوهي