عنوان مقاله :
چيستي و چرايي تأثير ادبيات عرفاني بر نگارگري ايراني (با رويكرد نشانهشناسي)
پديد آورندگان :
شادآرام ، عليرضا دانشگاه پيام نور مركز قزوين , نامور ، زهرا دانشگاه پيام نور مركز قزوين
كليدواژه :
ادبيات عرفاني , نگارگري ايراني , نشانهشناسي , هنرهاي تطبيقي
چكيده فارسي :
بيان مسئله: رويكرد تدريجي صوفيانه نسبتبه اسلام باعث شد از قرن ششم هجري به بعد گفتمان عرفاني در ايران به يكي از گفتمانهاي غالب فرهنگي تبديل شود. عرفان و تصوف پيش و بيش از هر چيزي در ادبيات فارسي تجلي يافت. ادبيات عرفاني فارسي بهتدريج جهانبيني بخش عظيمي از جامعه ايراني را شكل داد و توانست ساير هنرهاي ايراني، ازجمله نگارگري را تحت تأثير قرار دهد و در خدمت خود نگه دارد. ادبيات عرفاني بهصورت خاص در تكنيكهاي زيباييشناسيِ هنر نگارگري ازجمله نشانههاي ديداري و دلالتهاي آنها بسيار مؤثر واقع شد. مطالعه نگارگري ايراني ـ اسلامي بهمثابه متن فرهنگي ـ هنري ميتواند مخاطب را به مجموعهاي از رمزگان نشانهاي رهنمون كند كه در بستر عرفان اسلامي شكل گرفتهاند.روش: در اين پژوهش با هدف تحليل ارتباط ادبيات عرفاني و نگارگري ايراني با رويكرد نشانه ـ معناشناسانه كوشش شد تا نشان داده شود كه تأثير ادبيات عرفاني بر نظام دلالتگر نگارگري ايراني چه كيفيتي دارد و ويژگيهاي آن چگونه در نشانههاي ديداري نگارهها متجلي شده است. براي اين منظور مجموعهاي از نگارهها مطالعه شد كه از آن ميان به شش نگاره در اين مقاله استناد شده است.يافتهها و نتايج: در ميان انواع نشانهها، واكاوي شاخصترين نشانههاي ديداري مانند پرسپكتيو، چهرهپردازي، رنگ، نور، قاببندي و صورخيال در نگارههاي ايراني نشان ميدهد كه اين نشانههاي ديداري غالباً بر مضاميني عرفاني، مانند وحدت در كثرت، كيفيّت نفس و روح انساني، معنويّت و نظام احسن حاكم بر جهان، حركت انسان متعالي از جهان مادّي به جهان معنوي و جاودانگي دلالت ميكنند. اشتراك مدلولهاي دو نظام متفاوت ادبيات و نگارگري برخاسته از فرهنگ غالب و مشتركي است كه اين دو نظام، از يكسو در بستر آن شكل گرفتهاند و ازسوي ديگر در تثبيت و شكلگيري آن مؤثر بودهاند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادب عرفاني (گوهر گويا)
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادب عرفاني (گوهر گويا)