بررسي وجوه اشتراك مباني فكري، اهداف و اقدامات تروريستي رژيم صهيونيستي و داعش

مطالعۀ كانون‌هاي بحراني بيانگر آن است كه بسياري از آن‌ها، هدفمندانه ايجاد شده اند. از مصاديق عيني اين كانون‌ها، رژيم صهيونيستي است. جنايات اين رژيم تنها در قبال مسلمانان فلسطين نبوده بلكه پيروان تمام اديان را نشانه گرفته و ادعاي ديني آنان فقط يك بهانه و توجيه بوده است؛ اما جريان بيداري اسلامي از دسامبر سال 2010، صهيونيست‌ها را در ترس و انفعال عجيبي فرو برد. آنان براي مقابله با اين وضعيت به كمك طراحان اروپايي و آمريكايي، درصدد تغيير جهت و محتواي انقلاب‌ها برآمده اند و تلاش كردند اختلافات شيعي سني را پر رنگ نمايند و گروه‌هاي تروريستي همچون داعش تأسيس كنند. نكته جالب توجه، اشتراك در افكار، رفتارها، رويه‌ها و مباني ديني عقيدتي رژيم صهيونيستي و داعش است كه اتفاقي بودن اين اشتراكات را غير منطقي مي‌نماياند. در اين مقاله با استفاده از روش توصيفي تحليلي و گردآوري اطلاعات به شكل كتابخانه‌اي در پي شناخت اشتراكات داعش و رژيم صهيونيستي در مباني فكري، اهداف و اقدامات تروريستي هستيم. سه سناريوي كشمكش، همكاري و تداوم اتحاد طبيعي براي اين دو متغير قابل اشاره است كه با توجه به نشانه‌هاي موجود محتمل‌ترين سناريو، استمرار اتحاد طبيعي بين آنان است.