عنوان مقاله :
انسانشناسي فضاي خانه: بازخواني الگوي كالبدي خانههاي پهلوي دوم آذربايجان براساس سبكزندگي ساكنين (مطالعۀ موردي : ملكان، بناب و مراغه)
پديد آورندگان :
عباسي ملكي ، ندا دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكده معماري , اندرودي ، الهام دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكده معماري , مظاهريان ، حامد دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكده معماري , خاقاني ، سعيد دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكده معماري
كليدواژه :
انسانشناسي , فضاي خانه , سبك زندگي , الگوي معماري , آذربايجانشرقي
چكيده فارسي :
بيان مساله: پژوهشهاي معاصر مرتبط با معماري خانه، اغلب متمركز بر خانههاي ممتاز داراي ارزش ميراثي است و در اين ميان، پژوهش هايي با محور خانههاي معمولي عامهي مردم اندك است و اسنادي مكتوب از آنها وجود ندارد. همچنين پژوهشهاي موجود اغلب مطالعات كالبدي را محور شناخت خانه قرار داده اند و به تفاوتهاي رفتاري ساكنين و تغييرات ناشي از نيازهاي ساكنين در طول زمان كمتر توجه شده است. در راستاي چنين نيازي انسانشناسي فضاي خانه توجه خود را به رابطهي ميان خانه و مردم و سبك زندگي ساكنين معطوف ميسازد.سؤال تحقيق: 1.خانههاي محدودهي پژوهش، داراي چه الگوهاي كالبدي مرتبط با شيوهي زندگي هستند؟ 2. از ديدگاه ساكنين، سبك زندگي در اين خانهها در گذر زمان چگونه بودهاست؟ 3. از منظر ساكنين چه ويژگيهايي موجب رضايتمندي يا عدم رضايتمندي از فضاي خانه شدهاست؟اهداف تحقيق: اين پژوهش قصد دارد، خانههاي غير فاخر در سه شهرستان استان آذربايجان شرقي را از منظر گفتگوهاي مرتبط با ذهنيت مردم ساكن در آن در غالب الگوهاي معماري معين به تصوير كشد. روش تحقيق: اين پژوهش از رويكرد كيفي و مطالعهي موردي بهره گرفته شدهاست. ابتدا مطالعات نظري پيرامون انسان شناسي فضاي خانه و سبك زندگي صورت گرفته و با استدلال منطقي مؤلفههايي بر همين اساس استخراج شدهاست. سپس، برپايهي برداشتهاي ميداني و مطالعات مردم نگارانه، شامل برداشت و مصاحبهي نيمهعميق ساختاريافته، شيوهي زندگي ساكنين و الگوهاي معماري 14 نمونه خانه بررسي شده است.مهمترين يافتهها و نتيجهگيري تحقيق: سه نمونه الگوهاي معماري يافتشده در برداشتميداني طبقهبندي شدند: خانه حياط كوچك نيمه مستقل (1320 ه.ش. و قبل از آن)؛ خانه حياط مستقل بزرگ (1330 - 1350ه.ش.) و خانههاي حياطدار با اتاقهاي تفكيكشده به لحاظ عملكرد (1350 - 1360 ه.ش). براساس ديدگاه ساكنين، خانههاي متأخرتر دوره پژوهش (1350 - 1360ه.ش.) به لحاظ فرهنگي و زيستي پاسخگوي نيازهاي ساكنين هستند با تعميرات كافي، از مطلوبيت مناسب برخوردارند. براساس ديدگاه ساكنين: اصليترين دليل تدوام زيست در خانهها، عامل اهميت حسي و خاطرهاي و رابطه با حياط بيان شد. بيشترين تغييرات مربوط به تغيير كاربري فضايي، اضافه شدن آشپزخانه و سرويس بهداشتي به فضاي داخلي خانه، همچنين ادغام فضايي بود. فضاي انبار و حياط بنا به شيوهيمعيشت (باغداري) منطقه جزو فضاهاي ضروري در خانههاست.
عنوان نشريه :
انديشه معماري
عنوان نشريه :
انديشه معماري