الگوي آمريكا در جنگ مردم ‌محور عليه نظام ج.ا.ايران

وقوع انقلاب اسلامي موجب شد تا آمريكا رفتاري خصمانه عليه جمهوري اسلامي ايران در پيش گيرد. اين رفتار طيف وسيعي از روش‌هاي سخت نظامي تا نيمه سخت و نرم را در برگرفته است. در اين راستا، به نظر مي‌آيد كانون توجه دشمنان متوجه مردم ايران مي‌باشد، به‌گونه‌اي كه مقام معظم رهبري مدظله به اين حقيقت اشاره مي‌كنند كه «هدف دشمنان اين است كه نظام مقدس جمهوري اسلامي را از پشتيباني مردم كه پشتوانهٔ عظيمي براي كشور است، محروم كنند؛ ... اتفاقاً هدف اصلي، مردم‌اند». اين پژوهش با استفاده از روش نظريه داده‌بنياد از طريق مطالعه اسناد و گزارش‌ها غربي مرتبط با ايران به دنبال پاسخ به اين سؤال بوده است كه آمريكا در رفتارهاي احتمالي خود عليه ج.ا.ايران براي رسيدن به اهدافش چگونه بر مردم ايران تأثير مي‌گذارد، بنابراين راهبرد آن اكتشافي و از نوع كيفي بوده و فرضيه‌اي ندارد و از لحاظ هدف كاربردي-توسعه‌اي است. به‌منظور اعتبارسنجي نتايج از رويكرد كنترل اعضا يا اعتبار پاسخگو استفاده‌شده است. نتايج به‌دست‌آمده نشان مي‌دهد كه آمريكا به‌خوبي نقش و تأثير حياتي حمايت مردم ايران بر ثبات و پايداري نظام ج.ا.ايران را درك كرده است. لذا هم‌وغم خود را بر تأثيرگذاري مؤثر بر مردم به روش‌هاي مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي، دفاعي و ... قرار داده است به‌گونه‌اي كه حس نااميدي از كارآمدي نظام فعلي ج.ا.ايران را در مردم ايجاد نموده و حمايت آن‌ها را از حاكميت و نظام تضعيف كند. در اين ميان، فشارهاي اقتصادي، ممانعت از تحقق رويكرد اقتصاد مقاومتي و همچنين ايجاد بدبيني و ترديد نسبت به فعاليت‌هاي تحقيقات و توسعه فناوري‌هاي دفاعي در مردم، ايجاد خودتحريمي توسط نهادهاي دولتي و خصوصي غير دفاعي و دانشگاه‌ها از عوامل و پيامدهاي مهم اين رفتار است. نتيجه اين رفتار باعث مي‌شود تا از يك‌سو توان تاب‌آوري جامعه و توان بسيج كنندگي حاكميت و نظام ج.ا.ايران كاهش‌يافته و از سوي ديگر توان بسيج كنندگي آمريكا و دشمنان ج.ا.ايران افزايش يابد.