عنوان مقاله :
كارناوالگرايي در قصههاي عاميانۀ ايراني
پديد آورندگان :
چالاك ، سارا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
كارناوال , گروتسك , قصههاي عاميانه , طنز
چكيده فارسي :
ميخاييل باختين، ادبيات عامه را مناسبترين عرصه براي بروز تفكر كارناوالي ميدانست. شاخصۀ بارز اين انديشه، بر هم ريختن گفتمان مسلّط بر ادبيات سنّتي از طريق دگرگوني زبان و ارزشهاي موجود در آثار ادبي است. اين مقاله ميكوشد تا از اين منظر قصههاي عاميانۀ ايراني را واكاوي نمايد. بدين منظور هفت مجموعۀ قصۀ عاميانۀ ايراني به روش توصيفي ـ تحليلي مورد بررسي قرار گرفته است. ويژگيهاي بارز ادبيات كارناوالي، همچون مطرح كردن آزادانۀ مسائلي كه ارتباط با زندگي مادي حيات انسان دارد، مانند خوردن، نوشيدن، زاد و ولد، زناشويي و درنهايت مرگ به منزلۀ روند طبيعي زندگي ـ و نه امري تراژيك و فاجعهبار عناصر مهم تفكر كارناوالي و گروتسك به شمار ميرود كه در اين جستار بدان پرداخته شدهاست. حاصل اين پژوهش نشان ميدهد كه چگونه تيپهاي شخصيتي مختلف در قصه ها در تقابل با يكديگر قرار ميگيرند و با دگرگوني مراتب فرادست و فرودست گفتمان سلطهپروري فروميپاشد. در اين روايات با شكستن هنجارهاي قدرت در جامعه، مجال چندصدايي در قصهها فراهم ميشود كه از مشخصههاي بارز ادبيات كارناواليستي است. همچنين به كار بردن زبان بيپيرايه، بدون محدوديت اخلاقي كه شامل واژگان نامعمول، ناسزا و كلمات خارج از عرف ميشود به ايجاد فضاي طنزگونۀ كارناوالي كمك مي كند.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ادبي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ادبي