عنوان مقاله :
پديدار شناسي سوبژكتيويته هويت و فرايند اجراگري در آثار رجاء عالم؛ بررسي موردي رمان خاتم
پديد آورندگان :
كريمي ، شرافت دانشگاه كردستان - دانشكده زبان و ادبيات - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
رجاء عالم , خاتم , هويت سوژه , اجراگري , جنسيت
چكيده فارسي :
مقالۀ حاضر در حوزۀ رويكرد نظري فمينيستهاي تجددگرا و با ارجاع به برخي مباني نظري دوبوار و باتلر و اصولي از پديدارشناسي، به بررسي پديدار شناختي سوبژكتيويته هويت جنسيتي و نحوۀ شكل گيري و بازنمود آن در داستان هاي رجاء عالِم به ويژه در رمان خاتم مي پردازد و به شيوۀ تحليلي ديدگاه غير ذات گرايانه او را به جنبه هايي از هويت جنسيتي زنان بررسي مي كند. رجاء عالم هويت جنسيتي را برساختۀ گفتمانهاي فرهنگي و اجتماعي و هنجارهاي غالب پدرسالارانه و نتيجۀ اجراگري و تكرار سبكي اين هنجارها توسط سوژۀ مؤنث ميداند. آثار عالِم عرصۀ باز نمود نوع گفتمان سوژه و ذهنيت و عملكرد اوست. در داستان خاتم شخصيت اصلي طي فرايند اجراگري و با تكرار سياقي هنجارها، به توليد و باز توليد آنها پرداخته و با اجراي سويۀ متعارض، آنها را به چالش ميكشد. تكرار هنجارهايي كه اين شخصيت با آن شناختهشده؛ ضمن توليد ضد آن، باعث فعالسازي ظرفيتهاي بالقوهاي مي شود كه در ذات اجراگري نهان است. سوگيري هاي ناخودآگاه، تعارض در گرايش ها و گفتمان ها، تقليد از هنجارها و هژموني آن باعث اجراگري هاي دوگانه مي شود كه خاتم را قادر به ساختشكني هويت برساخته از گفتمان غالب و هنجارهاي فرهنگي، ايجاد گسست در تقابلهاي جنسيتي دوگانه و در مواردي به زير سؤال بردن انگارۀ وجود هويت جنسيتي اصيل و اوليه ميسازد. او با ورود به عرصۀ فاعليت و عامليت سوژه، به نوعي قدرت و توانمندي دست مي يابد اما در نهايت مقهور سلطۀ قدرت غالب مي شود. سوژه هاي اصلي در آثار رجاء اغلب الگويي را كه در حال تقليد از آنند پس مي زنند و در فرايندي اجراگرانه، با ميل به فهم جامعه و تمايلات خود درگير صيانت از فرديت و باز تعريف هويت خود هستند. گاهي برساخت فرهنگ و اجتماع عامل هويت زدايي از سوژه مي شود؛ زيرا هنجارها و ضد هنجارها انجام دادن يا ندادن اموري را به او تحميل كرده و از او هويت زدايي مي كند.