فرابيني وضعيت پسماند شهر يزد با استفاده از مدل D.P.S.R و تدوين راهبردهاي مديريت پسماند

زمينه هدف: با افزايش جمعيت شهرها، افزايش رفاه، مصرف‌گرايي و تغيير الگوي زندگي مردم مقدار پسماند توليدي افزايش داشته است. عدم مديريت صحيح پسماند مشكلات زيست محيطي فراواني به وجود خواهد آورد. هدف تحقيق ارزيابي و شناخت وضعيت موجود پسماند شهر يزد، تبيين و تحليل نقاط قوت و ضعف سيستم پسماند و تدوين راهبردهاي مديريت پسماند اين شهر مي‌باشد.روش بررسي: پژوهش توصيفي تحليلي مي‌باشد. جامعه مورد مطالعه شهر يزد و روش گردآوري اطلاعات به صورت ميداني و كتابخانه‌اي است. وضعيت پسماند با مدل D.P.S.R مورد بررسي قرار گرفته است. نيروهاي محركه شامل جمعيت، رفاه خانوار و تغيير الگوي مصرف مي‌باشد. عوامل فشار  اماكن تجاري، اداري، آموزشي، فرهنگي، كارگاه‌هاي صنعتي، مراكز بهداشتي و درماني مي‌باشد. پس از بررسي نيروهاي محركه و عوامل فشار به تشريح وضعيت موجود پرداخته شده است. جهت ارائه پاسخ‌ها از مدل سوات استفاده گرديده است.يافته‌ها: نتايج تحقيق نشان داد منطقه 2 با بيشترين تراكم ، بيشترين مقدار توليد پسماند را دارد. سرانه پسماند منطقه 1، پايين‌تر از ساير مناطق مي‌باشد. سرانه پسماند در منطقه 3، بالاتر از ساير مناطق شهر مي‌باشد. اجراي برنامه تفكيك از مبدأ، مهم‌ترين قوت و عدم مشاركت شهروندان در تحويل به موقع پسماند مهم‌ترين ضعف به شمار مي‌آيد. پايين بودن سرانه پسماند و ايجاد اشتغال پايدار با استفاده از صنعت بازيافت، مهم‌ترين فرصت‌ها مي‌باشند. نگرش منفي مردم به مشاغل وابسته به پسماند و همكاري ناكافي ساير ارگان‌ها از مهم‌ترين تهديدها مي‌باشند.بحث و نتيجه‌گيري: مي‌توان نتيجه‌گيري نمود تراكم جمعيت منجر به توليد پسماند بيشتر مي‌شود اما تركيب پسماند به وضعيت رفاهي شهروندان بستگي دارد. مقايسه پسماند تر و خشك در شهر يزد در سال ‌هاي 1385 و 1394 بيانگر آن است كه ميزان پسماند خشك نسبت به پسماند تر افزايش يافته كه خود نشان‌ از تغيير الگوي مصرف در شهر يزد مي‌باشد.