چالش هاي اجراي برنامه ريزي راهبردي در صنعت بانكداري

با توجه فضاي ابهام محيطي نياز به برنامه ريزي استراتژيك در صنايع مختلف بيش از پيش ضروري است . صنعت بانكداري هم با توجه به افزايش تعداد بانكهاي خصوصي و دولتي از يك طرف و از طرف ديگر فضاي حاكم بر كشور ايران بيش از بقيه صنعت‌ها به بررسي آن نياز دارد. پژوهش حاضر به بررسي موانع اجراي استراتژي در صنعت بانكداري پرداخته است. جامعه آماري پژوهش متخصصين عرصه اجراي استراتژي بودند كه تجربه‌ي حضور در پروژه‌هاي استراتژيك صنعت بانكداري را داشتند كه بر مبناي روش نمونه گيري غير احتمالي گلوله برفي تعداد حجم نمونه 12 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع اوري داده ها مصاحبه بوده كه از طريق نظريه‌ي داده بنياد از نوع دوم ان استفاده شده است . نتايج پژوهش نشان داد كه چهار دسته مانع اصلي براي اجراي استراتژي شناسايي شده‌اند عبارت بوده‌اند از موانع زمينه‌اي، موانع نهاده‌اي، موانع فرآيندي و موانع ستاده‌اي. هر كدام از اين دسته موانع در مرحله‌هاي بعدي كدگذاري، به تقسيم‌بندي‌هاي كوچك‌تري نيز تقسيم شده‌اند كه موانع زمينه‌اي شامل موانع اقتصادي، موانع سياسي، موانع اجتماعي و موانع قانوني؛ موانع نهاده‌اي شامل كاركنان، اسناد برنامه‌ريزي‌شده و بودجه و موانع فرآيند شامل موانع فني، موانع مديريتي و موانع ساختاري.