شناسايي چارچوب گفتماني راه‌كارهاي مقابله با تغييرات اقليمي مبتني بر هوش مصنوعي: تحليل اكتشافي از كسب وكارهاي B2B

پيچيدگي، عدم اطمينان و تغييرات محيطي از جمله تغييرات اقليمي، كسب وكارهاي B2B را ملزم به شناسايي راه كارهايي براي مقابله با آن ها و بازنگري نسبت به استراتژي هاي خود كرده است. از اين رو پژوهش حاضر با هدف شناسايي چارچوب گفتماني راه كارهاي مقابله با تغييرات اقليمي مبتني بر هوش مصنوعي در كسب وكارهاي B2B با استفاده از روش كيو انجام گرفت. چارچوب فلسفي اين پژوهش، پارادايم تفسيري اثبات گرايي است كه از منظر هدف، كاربردي شمرده مي‌شود. مشاركت‌كنندگان پژوهش كه به‌صورت هدفمند و با روش گلوله برفي انتخاب شدند، 9 نفر از مديران كسب وكارهاي B2B بودند كه كسب وكار آن ها متاثر از تغييرات اقليمي مي باشد. ديدگاه‌هاي آن‌ها با تحليل عاملي كيو و استفاده از نرم‌افزار SPSS 25 تجزيه وتحليل شد. نتايج نشان مي دهد كه چارچوب گفتماني راه كارهاي مقابله با تغييرات اقليمي مبتني بر هوش مصنوعي در سه دسته ذهنيت، ظرفيت سازي آموزش، كاهش و ظرفيت سازي ادراك، قرار دارد. تغييرات اقليمي شديدترين تهديدي است كه نوع بشر امروزي با آن مواجه و مقابله با آن نه تنها يك ضرورت فوري جهاني بلكه يك فرصت تجاري عظيم مي باشد. از سوي ديگر هوش مصنوعي قدرتمندترين ابزاري است كه بشر در قرن بيست و يكم در اختيار دارد كه با استفاده از اين ابزار مي تواند با اين تغييرات مقابله كند و و بهره وري خود را حفظ و يا حتي ارتقا دهد.