عنوان مقاله :
امكان سنجي پالايش ژنتيكي صفت دوقلوزايي در گوسفندان با هدف كاهش تقلبات احتمالي- يك مطالعهي استاني
پديد آورندگان :
درخشان ، مهدي دانشگاه تبريز - گروه علوم دامي , حسن پور ، كريم دانشگاه تبريز. - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي , جوانمرد ، آرش دانشگاه تبريز - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي , شجاع ، جليل دانشگاه تبريز - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي
كليدواژه :
ژن دوقلوزايي , تقلب , ژنوتيپ , تست مولكولي , ژن FecB
چكيده فارسي :
هدف: اخيراً، در استان آذربايجان شرقي، حين خريد و فروش قوچ متعلق به نژاد گوسفندان برتر حامل ژن باروري، شماري از شكايات دامداران در خصوص عدم تطبيق ادعاي فروشنده با عملكرد ميش در مزرعه مشاهده شده است. با اين انگيزهي تحقيقاتي، هدف از پژوهش حاضر در گام اول، تلفيق دو تكنيك PCRRFLP و PCRSequencing و متعاقب آن، براي پالايش ژنتيكي جايگاه ژني FecB مرتبط با صفت چندقلوزايي در گوسفندان نژاد بورولا افشاري و گوسفندان دورگ قزلرومانوف ميباشد و در گام دوم و اصلي، اقدام به بررسي ريسك عدم صداقت احتمالي و همچنين امكانسنجي شناسايي تقلبات احتمالي، حين داد و ستد دام در سطح استان آذربايجان شرقي مي باشد. مواد و روشها: در پژوهش حاضر، نمونههاي خون از مجموع تعداد 62 رأس ميش و قوچ نژاد بورولا افشاري از واحدهاي گوسفندداري اطراف تبريز و 30 رأس ميش دورگ قزل رومانوف اخذ گرديد. سپس، در يك گام دو مرحلهاي مجزا، بعد از تكثير ناحيهاي 190 جفت بازي از ژن BMPR1B توسط واكنش زنجيرهاي پليمراز، دو روش مولكولي PCRRFLP و توالييابي مستقيم سانگر، بر اساس دستورالعمل آزمايشگاهي روتين، انجام و نتايج ژنوتيپ ثبت گرديد و متعاقباً، با استفاده از نرم افزارهاي مختلف همچون پاپ ژن و FinchTV و MAFFT به ترتيب، فراواني ژنوتيپي و اللي و همرديفي تواليهاي مورد تكثير براي تاييد مجدد جهش انجام شد. نتايج: در انجام بخش مولكولي اين تحقيق با استفاده از آغازگرهاي پيشنهاد شده (Wilson et al. 2001)، ناحيهي اگزون شمارهي 8 ژن BMPR1B كه يك قطعهي 190 جفت بازي است به وسيلهي PCR تكثير شد. سپس با استفاده از آنزيم اندونوكلئاز AvaII كه آنزيم برشي براي جايگاه FecB بوده و داراي جايگاه شناسايي و برش (G/GWCC) ميباشد، قطعات تكثير شده توسط PCR، مورد هضم آنزيمي قرار گرفتند. جايگاه ذكر شده در گوسفندان حامل جهش، باعث برش قطعهي 190 جفت بازي به دو قطعهي30 و 160 جفت بازي ميگردد. در صورتي كه در گوسفندان داراي ژنوتيپ وحشي، آنزيم قادر به شناسايي و برش اين جايگاه نيست. در اين مطالعه، در مجموع، از 62 رأس گوسفند بورولا افشاري، 11 رأس داراي ژنوتيپ هموزيگوت براي جهش FecB بودند يعني داراي دو نسخه از جهش بودند و 51 رأس داراي ژنوتيپ هتروزيگوت بوده و فقط يك نسخه از جهش را دارا بودند. در تمامي 30 رأس گوسفند دورگ قزلرومانوف نيز هيچ جهشي مشاهده نشد. اين نتايج با انجام فناوري توالييابي سانگر در كنار روش PCRRFLP تاييد شد و انجام همزمان دو روش، باعث افزايش صحت و دقت نتايج تحقيق شد. نتيجهگيري: نتايج تحقيق حاضر، نشان داد كه يكي از علل عدم تطبيق ژنوتيپ پيش اظهار شده فروشندگان با ژنوتيپ واقعي، خطاي قرائت ژنوتيپ و يا تقلبات و ادعاي كذب فروشنده ميتواند باشد. همچنين، تلفيق و كاربري همزمان دو تكنيك مولكولي PCRRFLP و توالييابي مستقيم ميتواند خطاي فني ناشي از ژنوتيپ را تا حد امكان به حداقل خود برساند. علاوه بر اين، با اعمال تكرارپذيري بالاي مشاهدات، متاسفانه وجود 8.06 درصد ( 5 از 62 حيوان) عدم صداقت و ناسازگاري در ژنوتيپ جايگاه ژني FecB، به اثبات رسيد. ايجاد مراكز پالايش و تعيين ژنوتيپ وابسته به دولت در خصوص تشخيص تقلبات، مي تواند به نهادهاي نظارتي در خصوص خدمات تعيين ژنوتيپ گوسفندان حاوي ژن باروري كمك كند و اين، خود به خود آمار تقلبات را كاهش خواهد داد.
عنوان نشريه :
بيوتكنولوژي كشاورزي
عنوان نشريه :
بيوتكنولوژي كشاورزي