پايۀ دانش آموزشي معلمان زبان دوم: تفاوت‌هاي آنها بر اساس اشتياق سازگار در مقابل جبري

بررسي پايۀ دانش آموزشي معلم(PKB)، از مهم‌ترين مفاهيمي است كه در پژوهش‌هاي مرتبط با شناخت معلم مطرح شده است. يكي از مباحث مرتبط با مفهومPKB، تفاوت معلم‌ها از لحاظ فرآيندهاي انديشگاني است كه خود ريشه در تمايزات فردي معلمان دارند. از اين رو، در مقالۀ حاضر، به بررسي پايۀ دانش معلم و تأثير اشتياق معلم بر آن را پرداخته شده است.  در اين تحقيق، تمركز بر تحليل فراواني و بسامد انديشه‌ها و مقوله‌هاي شناختي معلمان به روش تحليلي از نوع همبستگي مي باشد در اين راستا، از هشت معلم EFL ايراني (چهار نفر داراي اشتياق سازگار و چهار نفر اشتياق جبري) به عنوان شركت كننده پژوهش استفاده شد. از روش مصاحبۀ بازسازي شده، براي يافتن واحدهاي انديشگاني آموزشي بهره گرفته شد. سپس، واحدهاي انديشگاني هر دو گروه دسته‌بندي، كدگذاري و مقوله‌بندي شدند. نتايج حاكي از آن بود كه تفاوت‌هاي قابل توجهي ميان دو گروه از معلمان شركت كننده وجود دارد. نتايج نشان داد كه پايۀ دانش آموزشي(PKB) با اشتياق ارتباط دارد. با اين كه هر دو گروه در بعضي مقوله‌هاي انديشگاني اشتراك داشتند، اما معلم‌هاي گروه HP در مقايسه با معلم‌هاي OP تعداد بيشتري واحدهاي انديشگاني آموزشي(PTU) توليد كردند.