عنوان مقاله :
تحليل محتواي كيفي بازنمايي علم در گالري مكانيك موزه ملي علوم و فناوري ايران با رويكرد ماهيت علم
پديد آورندگان :
اجاق ، زهرا پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - پژوهشكده مطالعات فرهنگي و ارتباطات - گروه ارتباطات علم و فناوري , احمدي ، فاطمه دانشگاه تربيت دبير شهيد رجائي - دانشكده علوم پايه - گروه فيزيك , هدايتي ، مهناز دانشگاه تربيت دبير شهيد رجائي - دانشكده علوم پايه - گروه فيزيك
كليدواژه :
آموزش غير رسمي علوم , ماهيت علم , تحليل محتواي كيفي قياسي , گالري مكانيك موزه ملي علوم و فناوري ايران
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: ايجاد تغييرات توسعه اي در هر جامعه اي نيازمند تحولات نظام مند در آن جامعه است. آموزش نيروي محركهاي قوي براي رخداد اين تحولات است. با توجه به محدوديت هاي بودجه و فضا در اغلب مدارس ايران، و زمان بر بودن تغييرات اساسي در شيوه آموزش بايد به ظرفيت هاي آموزش غيررسمي براي جبران اين كمبودها در راستاي دستيابي به اهداف آموزشي و پرورشي دانشآموزان توجه داشت. موزه ها و مراكز علم از جمله اين فرصت ها محسوب مي شوند. موزه علوم و فناوري ايران به عنوان نهادي در نظام علم و نوآوري كشور تأسيس شده و مي تواند با اتخاذ روش هاي مختلف در بازنمايي علم، هم نقش مهمي در آموزش غيررسمي داشته باشد و هم با پيوند علم و جامعه موجب پرورش و رشد درك علمي شود؛ به طوري كه در كنار نهاد آموزش رسمي موجب تعميق و گسترش فهم دانشآموزان از ماهيت علم شود. براي درك چگونگي ايفاي اين كاركرد، ارتباط موزه هاي علوم با مفاهيم علم و آموزش علوم بايد از جنبه هاي مختلف مطالعه شود. با توجه به نوين بودن مطالعات علمي در اين حوزه، پژوهش حاضر به مطالعه و تحليل موزه ها از منظر ميزان توجه به ماهيت علم و نحوه تبلور آن در نمايش هاي موزه اي ميپردازد. در اين راستا، مسأله اين پژوهش فهم و شناخت وضعيت گالري مكانيك موزه ملي علوم و فناوري ايران از نظر شمول مؤلفه هاي ماهيت علم است تا روشن شود كه بازديدهاي آموزشي از اين موزه چگونه به آموزش رسمي ياري مي رساند.روشها: براي اين منظور مفهوم «ماهيت علم» شرح داده شده و از طبقه بندي چياپتا(Chiapetta) ، فيلمن (Fillman) و سنتا(Sentha) (1991) به عنوان چارچوب مفهومي استفاده شده است. در اين طبقهبندي، ماهيت علم شامل چهار مقوله است: علم به منزله مجموعهاي از دانش، علم به منزله روش پژوهش، علم به منزله روش تفكر، و تعامل علم با جامعه. براي درك ميزان حضور ويژگيهاي ماهيت علم در نمايشهاي موزهاي از روش تحليل محتواي كيفي قياسي استفاده شده است. به اين ترتيب كه نمونه آماري پژوهش شامل (1) تمام برچسبهاي توضيحدهنده نمايش ها و اشيائي كه در گالري مكانيك موزه ملي علوم و فناوري وجود دارند و (2) همه توضيحات شفاهي راهنماهاي موزه به بازديدكنندگان است كه گردآوري و تحليل شده اند. لذا نمونه گيري به شيوه هدفمند انجام شده است.يافتهها: تحليل محتواي 14 وسيله موجود در گالري مكانيك موزه ملي علوم و فناوري نشان مي دهد كه هر وسيله بعضي از مؤلفه ها را داراست و بعضي از مؤلفه ها را هم ندارد و كمتر وسيله اي در اين گالري موجود است كه هر چهار مؤلفه ماهيت علم را داشته باشد. اين وضعيت درباره توضيحات راهنماها نيز صدق ميكند. مقايسه داده ها نشان مي دهند كه هم در توضيحات راهنما و هم در برگه راهنما، ميزان توجه به بعد «تعامل علم با جامعه و فناوري» از ساير ابعاد كمتر است. بيشترين توجه به ابعاد در برگه راهنما، به بعد «علم به منزله روش پژوهش» و در توضيحات راهنما به «علم به منزله مجموعه اي از دانش» بوده است. نتيجهگيري: موزه هاي علم به عنوان نهاد آموزش غيررسمي مي توانند در افزايش سواد علمي، درك علمي و بهبود روند آموزش غيررسمي علوم در جامعه نقش داشته باشند و به آموزش رسمي ياري رسانند. اما موزه ملي علوم و فناوري ايران در صورتي مي تواند اين انتظار را برآورده سازد كه نمايش هاي موزهاي، برگههاي راهنماها و توضيحات شفاهي راهنمايان موزه مبتني بر اصول ارتباطات، نمايش هاي موزه اي و آموزش غيررسمي طراحي، بازنمايي و تدوين شوند.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش