عنوان مقاله :
ويژگيهاي جمعيتشناختي و مهارتهاي انديشهگري انتقادي هنرجويان فني و حرفهاي كشاورزي: مقايسهاي مبتني بر نابرابري فضاي آموزشي
پديد آورندگان :
منوري فرد ، فيض الله دانشگاه رازي، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي - گروه ترويج و آموزش كشاورزي , علي بيگي ، امير حسين دانشگاه رازي، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي - گروه ترويج و آموزش كشاورزي
كليدواژه :
مهارتهاي انديشهگري انتقادي , هنرجويان فني و حرفهاي كشاورزي , ويژگيهاي جمعيتشناختي , نابرابري آموزشي
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: مهارتهاي انديشه گري انتقادي دارايي هاي ذهني ارزشمندي هستند كه هر فرد مستقلي بايد به آنها مجهز باشد. مهارت هاي انديشه گري انتقادي به افراد كمك مي كند تا به جاي انجام اقدامات واكنشي، قبل از انجام هر فعاليتي پيامدهاي ناشي از آن را پيشبيني كنند. مجهز بودن افراد به مهارت هاي انديشه گري انتقادي نه تنها از اهميت ويژه اي براي خود آنها، بلكه براي اطرافيان و نسلهاي آينده نيز برخوردار است؛ زيرا، افرادي كه داراي سطوح پاييني از مهارتهاي انديشه گري انتقادي هستند دست به اقداماتي مي زنند كه مبتني بر تحليل عميق مسائل و پيامدهاي ناشي از اجراي آن نيست كه اين امر به نوبه خود، ديگران را نيز در معرض خطر قرار مي دهد. از اينرو، پرورش مهارت هاي انديشهگري انتقادي در ميان هنرجويان رشته هاي فني و حرفهاي كشاورزي با توجه به ماهيت و اهداف اين رشته ها از اهميت ويژهاي براي مقابله با مشكلات و نابساماني هاي بخش كشاورزي برخوردار است. با در نظر گرفتن اين نكته، تلاشهاي بسياري براي توسعه و نهادينه سازي اين مهارتها در هنرجويان كشاورزي انجام شده است. با اين وجود، اين تلاش ها به اهداف خود نرسيده و بخش كشاورزي همچنان با چالش هاي بيشماري روبرو است. گروه پژوهش بر اين باور است كه پايين بودن مهارتهاي انديشه گري انتقادي در هنرجويان كشاورزي به دليل توجه بيش از اندازه پژوهشهاي اين حوزه بر مسائل آموزشي و محيط خرد درون مدرسه است؛ در حالي كه محيط بيروني و ويژگيهاي جمعيت شناختي طبق انگارههاي شناختي اجتماعي بندورا و نظام هاي خودكار لومان جايگاه ويژهاي در پرورش مهارتهاي انديشه گري انتقادي دارد. با چنين استدلالي، اين پژوهش تلاش ميكند كه مهمترين عاملهاي جمعيت شناختي اثرگذار بر مهارتهاي انديشه گري انتقادي هنرجويان رشته هاي كشاورزي را شناسايي كند تا از اين طريق به بهبود برنامه ريزي هاي آموزشي و تقويت مهارتهاي انديشه گري انتقادي در هنرجويان كشاورزي ياري رساند.روشها: با توجه به هدف، از روش تحقيق كمّي در اين پژوهش استفاده شد. جامعه آماري پژوهش شامل هنرجويان فني و حرفهاي كشاورزي ايران بود (5720 =N). از ميان آنها، 282 هنرجو با استفاده از روش نمونهگيري طبقهاي چند مرحلهاي بهعنوان نمونه آماري انتخاب شدند. ابزار گردآوري دادهها، پرسشنامهاي محقق ساخته بود كه روايي و پايايي آن به ترتيب با استفاده از آماره نسبت روايي محتوا (75/ 0 CVR≥) و ضريب آلفاي كرونباخ (0/71 ≤ α) تأييد شد. پرسشنامه داراي سه بخش بدين شرح بود: الف) بخش راهنما كه در آن نحوه پاسخگويي به پرسشها توسط پاسخگويان تشريح شده بود؛ ب) بخش مربوط به ويژگيهاي جمعيت شناختي؛ و ج) بخش مربوط به ارزيابي مهارتهاي انديشه گري انتقادي هنرجويان كشاورزي. در بخش سوم پرسشنامه از پاسخگويان خواسته شد كه ميزان موافقت خود را با هر يك از گويههاي پرسشنامه با دادن نمرهاي از 1 (كمترين موافقت) تا 10 (بيشترين موافقت) در مقياس فاصلهاي مشخص كنند. در نهايت امتيازات بهدست آمده مبناي تجزيه و تحليل هاي بعدي در محيط نرمافزار SPSSVer20 قرار گرفت.يافتهها: يافتههاي تحليل واريانس يكطرفه نشان داد كه بين هنرجويان هنرستانهاي مورد مطالعه از نظر مهارت ارزيابي انتقادي مشكلات و اجراي عملي ايدهها و انگارهها تفاوت معنيداري در سطح پنج درصد خطا وجود دارد. با اين وجود، تفاوت معنيداري بين هنرجويان از نظر نابرابريهاي آموزشي مشاهده نشد. در بين ويژگيهاي مورد بررسي، جنسيت (مرد يا زن بودن) و محل سكونت (روستايي يا شهري بودن) تفاوت معنيداري در مهارتهاي انديشهگري هنرجويان ايجاد نكرد. در مقابل، سابقه كار كشاورزي بهطور معنيداري موجب ايجاد تفاوت در مهارتهاي انديشهگري هنرجويان شد.نتيجهگيري: يكي از نقاط ضعف پژوهشهاي پيشين درباره مهارتهاي انديشهگري انتقادي فراگيران، استفاده از ابزارها و شاخصهاي يكسان براي ارزيابي مهارتهاي انديشهگري انتقادي براي تمام رشتههاي تحصيلي عليرغم تفاوت در محتوا و ماهيت آنها است. با چنين ديدگاهي، اين پژوهش با مبنا قرار دادن پژوهشهاي كالما و كاترونيبايرد (Calma, CotroneiBaird) (2021)، چهار مهارت ارزيابي انتقادي مشكلات، توسعه و ارائه استدلالها، اجراي ايدهها و انگارهها براي يك زمينه واقعي، و آميختن ايدهها و انگارهها را بهعنوان چهار مهارت اصلي رشتههاي فني و حرفهاي كشاورزي شناسايي كرد. با توجه به مهارتهاي چهارگانه شناسايي شده، مصداقهاي عيني براي آنها تعريف و در قالب يك ابزار كاربردي براي پژوهشهاي آينده ارائه شد. همچنين، يافتههاي اين پژوهش نشان داد كه مهارتهاي انديشهگري انتقادي هنرجويان تنها تابع مسائل آموزشي و محدود به محيط مدرسه (محيط خرد) نيستند؛ بلكه عاملهاي گوناگون ديگري بر آنها اثرگذارند كه برنامه ريزان آموزشي در برنامه ريزي هاي خود براي توسعه مهارتهاي انديشه گري انتقادي فراگيران بايد به آنها توجه داشته باشند.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش