مقايسه ميزان اثربخشي روش آموزش حضوري و آموزش الكترونيكي بر سطوح اوليه يادگيري در درس رياضي و علوم ابتدايي

پيشينه و اهداف: ابزارهاي آموزشي جديد فرصت‌هايي را براي دانش‌آموزان فراهم مي‌كنند تا آن چيزي را كه مورد علاقه آن‌ها است انتخاب كنند. تكنولوژي با ابزارهاي يادگيري چند رسانه‌اي باعث مي‌شود تا دانش‌آموزان در يادگيري درگير شوند و با علاقه ياد بگيرند. به همين منظور، پژوهش حاضر، با هدف مقايسه آموزش حضوري با آموزش الكترونيكي، برسطوح يادگيري شناختي دانش‌آموزان در سه حيطة (دانش، فهم و كاربرد) بلوم، در درس‌هاي رياضي و علوم پاية ششم شهر روانسر انجام شده است.روش‌ها‌: روش پژوهش شبه آزمايشي و نحوه‌ نمونه‌گيري به اين صورت بود كه براي شركت در اين پژوهش به روش نمونه گيري در دسترس، 60 نفر از دانش‌آموزان  پاية ششم دبستان نيايش انتخاب، سپس به‌صورت تصادفي ساده، به دو كلاس 30 نفره  تقسيم شدند. دانش‌آموزان هر دو كلاس به‌ طور هم‌زمان به مدت دو ماه، يكي تحت آموزش حضوري و ديگري آموزش الكترونيكي قرارگرفتند. براي جمع‌آوري داده‌ها از آزمون پيشرفت تحصيلي رياضي با آلفاي (0.87) و علوم با آلفاي (0.91 ) محقق ساخته استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسش‌نامه سطوح يادگيري بلوم بود، كه به منظور سنجش سطح يادگيري دانش‌آموزان در سه حيطه (دانش، فهم و كاربرد) در درس رياضي و علوم طراحي شد. در ابتدا با جلب مشاركت و همكاري آزمودني‌ها، در گروه آزمايشي1 (آموزش حضوري) و گروه آزمايشي2 (آموزش الكترونيكي)، پرسش‌نامه پيشرفت تحصيلي رياضي و علوم كه به‌منظور سنجش سطح يادگيري دانش‌آموزان در سطح دانش، فهم و كاربرد در درس رياضي و علوم طراحي شده بود، بين آن ها توزيع و اجرا گرديد و داده‌هاي مربوط به پيش آزمون جمع‌آوري شد. پس از برگزاري پيش آزمون، سه فصل درس علوم و دو فصل درس رياضي به مدت دو ماه تدريس و سپس پس آزمون گرفته شد. به منظور تجزيه و تحليل داده‌ها، در آمار توصيفي از ميانگين و انحراف معيار و براي بررسي نرمال بودن داده ها از آزمون كولموگروف اسميرنف تك نمونه اي و جهت آزمون فرضيه‌ها از آزمون تحليل كوواريانس تك متغيري و چند متغيره استفاده شد. يافته‌ها: نتايج تحليل كوواريانس نشان داد كه آموزش حضوري و آموزش الكترونيكي بر سطوح يادگيري شناختي دانش‌آموزان اثربخشي دارند (0.05 P). آموزش الكترونيكي (درس رياضي با ميانگين 15.63 و درس علوم با ميانگين 17.33) در مقايسه با آموزش حضوري (درس رياضي با ميانگين 14.73و درس علوم با ميانگين 16.08)، نقش بيشتري در افزايش يادگيري دانش‌آموزان دارد و با افزايش آموزش الكترونيكي در فرآيند آموزش، افزايش بيشتري در سطوح شناختي يادگيري دانش‌آموزان به وجود مي آيد. به علاوه اين اثربخشي در درس علوم (71.R) بيشتر از درس رياضي (26.R) است.نتيجه‌گيري: نتيجه تحقيق نشان داد كه آموزش به شيوه الكترونيكي و حضوري بر افزايش سطوح يادگيري شناختي دانش‌آموزان تأثير دارد؛ بنابراين پيشنهاد مي شود در فرايند تدريس و آموزش، معلمان از (آموزش تركيبي) استفاده كنند تا از جنبه هاي سودمند، هر دو آموزش الكترونيكي (انعطاف پذيري بيشتر) و حضوري (تعاملات اجتماعي بيشتر) استفاده شود. در شيوه تركيبي، طراح آموزشي سعي دارد تا محتواي يادگيري را از طريق آموزش هاي كلاسي چهره به چهره و كتاب هاي چاپي با آموزش هاي تعاملي مبتني بر وب و كلاس‌هاي درس مجازي تركيب كند تا با ايجاد فرصت هاي يادگيري اثربخش، محيط غني تري براي يادگيرنده شكل گيرد.  همچنين با توجه به اثربخشي بيشتر آموزش الكترونيكي در اين تحقيق، توسعه مهارت هاي رايانه اي و اينترنتي معلمان و استفاده بيشتر از اين شيوه آموزش در فرايند يادگيري، بيشتر بايد مورد توجه مدارس و معلمان باشد.