عنوان مقاله :
علم پساعادي و عقلانيت فعاليت علمي: بررسي تحول نقش ارزشها در «عصر پساعادي»
پديد آورندگان :
الستي ، كيوان مركز تحقيقات سياست علمي كشور گروه پژوهشي مطالعات نظري علم - گروه پژوهشي مطالعات نظري علم، فناوري و نوآوري
كليدواژه :
علم پساعادي , اجتماع همتايان , همتاداوري , مسائل جهاني , اخلاق علم و فناوري
چكيده فارسي :
در قرن بيستم، بخش بزرگي از علم، به ابزاري راهبردي براي عمل سياستي تبديل شد. اعتماد مردم به علم اين انتظار را به وجود آورد كه براي مسائلي كه نگرانيهاي جهاني يا محلي به وجود آورده، از جمله بحرانهاي زيستمحيطي يا همهگيريهاي بزرگ، پاسخهاي سريع و كافي به دست آورد. با اين حال علوم عادي به دليل جزئينگري، قادر به پاسخگويي به اين مسائل به نظر نميرسيدند. واژه «علم پساعادي» به سيستم حل مسالهاي اشاره دارد كه در آن مسائلي از اين جنس مورد بحث قرار ميگيرند؛ مسائلي كه داراي عدمقطعيت بالا، ارزشهاي محلبحث، ذينفعان زياد بوده و به تصميم فوريتي نياز دارند. در سيستم حلمسالۀ علم پساعادي، اجتماع بسطيافتهاي از همتايان (كه عموم مردم نيز از اعضاي آن هستند) در فرايند ارزيابي كيفيت نقش ايفا ميكنند. ادعا اين است كه در علم پساعادي رابطه ميان امور واقع و ارزش معكوس شده و اينبار امرواقع است كه از ارزشها تبعيت ميكند. در مقاله حاضر با تشريح و تعبيرِ مفهوم «علم پساعادي»، و شرح ابهاماتي كه در ديدگاه ارائه شده وجود دارد، استدلال خواهد شد كه مرز علم عادي و علم پساعادي، با افول نوعي نگرش مبتني بر عقلانيت ابزاري (كه در آن منطقِ جاري در نهادِ علم در خدمت هدفي از پيش تعيين شده قرار دارد) قابلتوضيح خواهد بود. جايگزين مناسب عقلانيت ابزاري، عقلانيتي است كه در آن هدف علم از روالي مبتني بر مشاوره و مفاهمه حاصل خواهد شد.
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني