شماره ركورد :
1311807
عنوان مقاله :
مقايسه روش‌شناسي ماكس وبر و جواد طباطبايي درباره دليل عقب‌ماندگي ايران دوران قديم
پديد آورندگان :
روحاني ، حسين دانشگاه اصفهان - گروه علوم سياسي , محمود اوغلي ، رضا دانشگاه محقق اردبيلي - گروه علوم سياسي , مرتضوي امامي زواره ، علي دانشگاه اراك - گروه علوم سياسي
از صفحه :
71
تا صفحه :
83
كليدواژه :
ذهن , طباطبايي , عين , ماكس وبر
چكيده فارسي :
سيدجواد طباطبايي يكي از سرشناس‌ترين متفكران‌ ايراني است كه با رهيافتي فلسفي، دليل عقب‌ماندگي ايران را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. وي دليل عقب‌ماندگي ايران را امتناع‌ انديشه مي‌داند. او بر ‌اين باور است كه علت‌العلل تمامي بحران‌ها و عقب‌ماندگي جامعه ايراني به فقدان عقلانيت فلسفي مربوط مي‌شود. او به جز برش‌هاي كوتاهي از تاريخ‌ ايران، سرتاسر تاريخ ايران را چيزي جز رويكردهاي خام ‌ايدئولوژيك، جامعه‌شناسانه و غياب ‌انديشه و عقلانيت نمي‌داند و درست از‌اين‌رو او براساس روش شرق‌شناسانه و سوبژكتيويستي خويش در تحليل دليل عقب‌ماندگي ايران‌زمين به يك رابطه علّي ميان فقدان عقلانيت و عقب‌ماندگي‌ ايران مي‌رسد.در برابر ‌اين رويكرد تقليل‌گرايانه طباطبايي كه همه بحران‌هاي جامعه ايراني را به فقدان ‌انديشه و عقلانيت غربي تحويل مي‌كند، با بهره‌ جستن از روش‌شناسي ماكس وبر مي‌توان ‌اين سخن را به ميان آورد كه ايده‌ها و انديشه‌ها تنها از طريق رابطه‌ها، ميانجي‌ها و ساختارها تأثير مي‌گذارند و‌ انديشيدن امري اجتماعي است. همواره كليتي انضمامي وجود دارد كه ايده‌ها و مناسبات به صورتي درهم ‌تنيده متعلق به ‌اين كليت انضمامي هستند. بنابراين، امتناع تفكر و ‌انديشه در سطح اجتماعي به‌عنوان امتناعي در تحرك در مناسبات و قفل‌شدگي در ساختار موجوديت انضمامي موضوعيت دارد. در جامعه‌شناسي ماكس وبر، پروتستانتيسم نه به‌عنوان عامل توضيح‌دهنده سرمايه‌داري بلكه به‌عنوان عاملي مطرح است كه انگيزه‌هاي انساني را در داشتن نگاهي ويژه به‌كار، زندگي، صرفه‌جويي و مال‌اندوزي مفهوم مي‌سازد. ماكس وبر نمي‌گويد كه سرمايه‌داري، اختراع پروتستانتيسم است؛ بلكه توجه او به منشي است در زندگي كه وجهي از آن عقلانيت اقتصادي‌اي است كه در اصل، غيرعقلاني است؛ چون مال‌اندوزي‌اي است بدون انگيزه مصرف. حسابگري‌اي است كه كامجويي‌ فردي در آن به حساب نيامده است. ماكس وبر در رياضت و سخت‌كوشي و امساك كالوني، آن عنصر غير‌عقلاني‌اي را مي‌بيند كه پيش‌تازاننده عقلانيت سرمايه‌داري مدرن مي‌شود. از عقلانيت مدرن نمي‌توان سخن گفت، مگر آنكه به سرمايه‌داري توجه كرد. بنابراين عقلانيت وبري، عقلانيت درهم‌تنيده با كردارها و نهادها و عقلانيتي تاريخ‌مند است.در ‌اين جستار ‌اين فرضيه آزمون مي‌شود كه در تحليل و فهم عقب‌ماندگي‌ ايران قديم، بايد به ارتباط ارگانيگ ميان ايده‌ها و كردارها و نهادها توجه كرد و نمي‌توان با رويكرد تقليل‌گرايانه طباطبايي كه تاريخ و تناقضات ديالكتيكي آن را به افراد و عقايد افراد تقليل مي‌دهد، فهم و درك درستي از دلايل عقب‌ماندگي داشت.
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
لينک به اين مدرک :
بازگشت