عنوان مقاله :
جنبش دانشجويي و چارچوببندي اعتراضات سياسي
پديد آورندگان :
خورشيدنام ، عباس پژوهشكده امام خميني و انقلاب اسلامي
كليدواژه :
چارچوببندي , طايفهكشي , جنبش دانشجويي , انقلاب اسلامي , فرهنگ سياسي
چكيده فارسي :
يكي از رويكردهاي رايج براي توضيح چگونگي شكلگيري يك انقلاب، بررسي ايدئولوژي و جهانبيني انقلابيون است. ايدئولوژي با فراهم كردن پاسخي براي پرسش «چه بايد كرد» و خلق يك نظام معنايي براي معترضان به مبارزه مشروعيت ميبخشد و بسيج نيروها را تسهيل ميكند؛ اما برخي از نظريهپردازان مانند ديويد اسنو معتقدند نظامهاي معنايي راهنماي انقلابيون را نميتوان به ايدئولوژي فروكاست و در كنار ايدئولوژيهاي انقلابي بايد به چارچوبهايي كه راهنماي عمل كنشگران است نيز توجه شود. چارچوبها نظامهاي معنايي هستند كه به شكل نانوشته و حتي ناخوداگاه به انتخاب و موضعگيري كنشگران جهت ميدهند و بهعنوان يك عامل ميانجي كننده، موجب ميشوند ايدههاي انقلابي تعين مادي پيدا كنند و به بسيج نيروها منجر شوند. اين مقاله با بررسي خاطرات فعالان جنبش دانشجويي در دوران پهلوي دوم در پروژه تاريخ شفاهي دانشگاه هاروارد فرايند سياسي شدن فعالان دانشجويي را از طريق شناخت چارچوب حاكم بر كنش و انتخاب آنها موردمطالعه قرار ميدهد. يافتههاي تحقيق نشان ميدهد كه طايفهكشي يكي از چارچوبهايي است كه نقش پررنگي در سياسي شدن دانشجويان، ايجاد مرزبندي بين گروههاي خودي و غيرخودي و استمرار رقابتها و كنشهاي سياسي در دانشگاه داشته است.
عنوان نشريه :
علوم اجتماعي- دانشگاه علامه طباطبايي
عنوان نشريه :
علوم اجتماعي- دانشگاه علامه طباطبايي