عنوان مقاله :
بررسي سرشت «شر» در رماني از بلقيس سليماني براساس آراء دارل كوئن
پديد آورندگان :
مرادي ، ايوب دانشگاه پيام نور
كليدواژه :
نقد روانشناسانه , شر , دارل كوئن , بلقيس سليماني , رمان تخم شر
چكيده فارسي :
رمان «تخم شر» از بلقيس سليماني يكي از آثار متمايز ادبيات داستاني معاصر فارسي است كه نويسنده طي آن، تلاش كرده است تا از طريق قصهاي پركشش و مملو از خردهروايتهايِ متنوّعِ فرعي، به موضوع «شر» بهعنوان مفهومي مجادلهآميز و خطير بپردازد. در طول اين رمان، خواننده مكرّراً، با مفهوم شر از منظرهاي مختلف فلسفي، الهيّاتي و اخلاقي گرفته تا برداشتهاي عاميانه و حتي واژگاني آن مواجه است. همين تنوع در كاربرد باعث ايجاد اين سردرگمي ميشود كه نويسنده كلاً با كدام تعريف و كاربرد از مفهوم «شر»، همداستان است و اساساً، چه ارتباطي ميان جزئيات و فرايند روايت با تعابير مختلف از اين مفهوم وجود دارد. در اين مقاله، تلاش شده است تا به روش تحليلي-توصيفي و با استفاده از مباني نظري ذكرشده از سوي دارل كوئن (Daryl Koehn )، موضوع «شر» در رمان يادشده مورد بررسي قرار گيرد. كوئن ضمن نقد ديدگاههاي اخلاقگرايان در زمينه سرشت آگاهانه و عامدانه «شر»، منشأ شرور را فرايندهاي ناخودآگاهي ميداند كه از جهل ما در شناخت خودمان سرچشمه گرفتهاند. از ميان شخصيتهاي رمان «تخم شر»، «سهراب» بيش از همه با مسأله «شر» پيوند دارد: شخصيت ملول، خودشيفته، ناسپاس، مفلوك و خودنمايي كه زندگي و جواني خود و همسرش «ماهرخ» را قرباني شرارت درونياش ميكند. نتايج بررسي اعمال و افكار اين شخصيت بر اساس آموزههاي كوئن، نشان ميدهد كه ملال، ازخودبيگانگي و وسواس جلب توجّه و تأييدِ ديگران، اصليترين خاستگاههاي «شر» در اين شخصيت محسوب ميشوند. اين فرايندهاي ناخودآگاه «سهراب» را به بازيگري تبديل ميكنند كه تمام زندگياش را بر سر بازي در نقشهاي مورد پسند و تأييد ديگران، تباه ميسازد.
عنوان نشريه :
كاوش نامه زبان و ادبيات فارسي
عنوان نشريه :
كاوش نامه زبان و ادبيات فارسي