عنوان مقاله :
تحليل روند پوشش گياهي با استفاده از سري زماني NDVI ماهواره موديس در شمال شرق ايران
پديد آورندگان :
دستي گردي ، مرتضي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري - دانشكده مهندسي زراعي - گروه مهندسي آب , نادي ، مهدي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري - دانشكده مهندسي زراعي - گروه مهندسي آب , رائيني سرجاز ، محمود دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري - دانشكده مهندسي زراعي - گروه مهندسي آب , كياپاشا ، خديجه دانشگاه تهران
كليدواژه :
تحليل روند , تغيير پوشش گياهي , سري زماني , من-كندال , MODIS-NDVI
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: پوشش گياهي اهميت زيادي در تأمين مواد آلي، تنظيم چرخه كربن و تبادل انرژي در سطح زمين دارد. در سالهاي اخير، تغييرات اقليمي و گرمايش جهاني، رويدادهاي مكرري مانند سيل، دما بالا و خشكسالي را ايجاد كرده كه ميتواند به اكوسيستمهاي زميني آسيب برساند. تغييرات آب و هوايي ناشي از تغيير اقليم مستقيماً بر رشد پوشش گياهي تأثير ميگذارد؛ از سوي ديگر، تغييرات پوشش گياهي نيز با تنظيم آب، تبادل انرژي و غلظت دياكسيدكربن به تغييرات آب و هوايي بازخورد نشان ميدهد. مواد و روشها: در اين پژوهش، كه باهدف بررسي روند تغييرات پوشش گياهي در منطقه موردمطالعه در طي دوره زماني 2018-2001 صورت گرفت از دادههاي سري زماني تركيبي 16 روزه MODIS-NDVI به نام MOD13Q1 با اندازه تفكيك مكاني 250 متر استفاده شد. جهت بررسي روند تغييرات پوشش گياهي و معنيداري آن در اين پژوهش، روش غيرپارامتري من-كندال به كار گرفته شد. همچنين ارتباط روند تغييرات پوشش گياهي با ارتفاع نيز بررسي شد. يافتهها: نتايج اين پژوهش نشان داد از كل مساحت منطقه موردمطالعه 52 درصد منطقه روند كاهشي پوشش گياهي داشته و مابقي روند افزايش پوشش گياهي را نشان داد كه البته روند كاهش معنادار پوشش گياهي در حدود 5 و 1 درصد به ترتيب در 36 و 32 درصد از منطقه رخداده است. همچنين 31 و 26 درصد از مساحت منطقه موردمطالعه داراي روند افزايش معنادار پوشش گياهي در سطح 5 و 1 درصد بود. در بررسي ارتباط آماره z منكندال با ارتفاع نتايج نشان داد با افزايش ارتفاع آماره z منكندال افزايش مييابد و ضريب همبستگي ارتفاع با آماره z حدود 0/62 است. در حقيقت روندهاي مثبت معنادار پوشش گياهي در ارتفاعات بالاتر و روندهاي منفي معنادار پوشش گياهي در ارتفاعات پايين رخ ميدهد و بررسي محل تقاطع خطوط معناداري 95 و 99 درصد با خط برازش يافته به ترتيب ارتفاعات 2030 و 1860 متر براي روند معنادار مثبت در حد 95 و 99 درصد و ارتفاعات 670 و 840 براي روند منفي در حد 95 و 99 درصد به دست آمد به عبارتي در ارتفاعات بالاي 2030 و 1860 متر روند تغييرات پوشش گياهي مثبت و در ارتفاعات كمتر از 670 و 840 متري روند تغييرات پوشش گياهي بهطور معناداري كاهشي است. نتيجهگيري: نتايج اين پژوهش روند معنادار سبزينگي پوشش گياهي را در ارتفاعات بيش از 2000 متر منطقه نشان داد كه در حقيقت با افزايش دماي ناشي از تغيير اقليم در ارتفاعات اين امكان به وجود آمده كه با افزايش طول دوره رشد و وقوع شرايط دمايي مناسب رشد در ارتفاعات شرايط زيستي براي رشد بيشتر گياهان در ارتفاعات مناسب شده كه اين افزايش پوشش گياهي بيشتر در شرق و شمال شرق منطقه موردمطالعه است. هم چنين روند معنادار كاهش پوشش گياهي در مناطق كم ارتفاع كمتر از 670 متر نيز مي تواند بهدليل افزايش نياز آبي گياهان كم ارتفاع و وقوع تنش هاي دمايي در اين نقاط باشد كه اين كاهشها بيشتر در نوار شرقي، جنوبي و ارتفاعات پايين منطقه موردمطالعه هست؛ اما بهنظر ميرسد نقاط مابين اين دو حد ارتفاعي روند معناداري در تغييرات پوشش گياهي نداشتهاند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك