شماره ركورد :
1313203
عنوان مقاله :
بررسي تأثير نوروپلاستيسيتي مغز در بروز آسيب رباط متقاطع قدامي و تأثير آسيب اين رباط بر عملكرد و ساختار مغز (مقاله مروري نظام‌مند)
پديد آورندگان :
دانشمندي ، حسن دانشگاه گيلان - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي - گروه آسيب شناسي ورزشي و حركات اصلاحي , پاينده ، مصطفي دانشگاه گيلان - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي - گروه آسيب شناسي ورزشي و حركات اصلاحي , محمد عاشور ، زاهر دانشگاه گيلان - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي - گروه آسيب شناسي ورزشي و حركات اصلاحي
از صفحه :
162
تا صفحه :
185
كليدواژه :
نوروپلاستيسيتي مغز , رباط متقاطع قدامي , پيشگيري , توان‌بخشي , يادگيري حركتي , بازگشت به فعاليت , بازخورد بينايي
چكيده فارسي :
اهداف: هدف از تحقيق حاضر بررسي تأثير نوروپلاستيسيتي مغز بر بروز آسيب رباط متقاطع قدامي و همچنين تأثير آسيب اين رباط بر عملكرد و ساختار مغز قبل از بازسازي رباط، بعد از بازسازي رباط و بعد از يك دوره توان‌بخشي بود. روش بررسي: در اين تحقيق سعي شد مطالعات انجام‌شده درزمينه موضوع تحقيق از سال 1980 تا 2021 جمع‌آوري شود. در همين راستا وب‌سايت‌هاي پابمد، اسكوپوس، وب‌آو‌ساينس، گوگل‌اسكالر، ساينس‌دايركت، مد لاين، پدرو، سينال، اسپورت ديسكاس و كاكرين ديتابيس و همچنين پايگاه‌هاي اطلاعات علمي داخلي مورد استفاده قرار گرفت، و از كليدواژه‌هاي فارسي و انگليسي مرتبط با موضوع تحقيق براي جست‌وجوي مقالات استفاده شد. يافته‌ها: با توجه به روش جست‌وجو 65 مقاله يافت شد كه در انتها با توجه به معيارهاي ورود و خروج، 24 مقاله به‌صورت نهايي مورد بررسي قرار گرفت. از 24 تحقيق، 5 تحقيق، تأثير عملكرد مغز را بر بروز آسيب رباط متقاطع قدامي بررسي كرده بودند. نتايج اين تحقيقات آينده‌نگر اين بود كه مغز افرادي كه بعداً دچار پارگي اين رباط شدند به نسبت افرادي كه دچار آسيب نشدند، به‌خصوص در قسمت حسي‌حركتي قشر مغز و مخچه متفاوت بود كه باعث بروز خطا در هنگام برنامه‌ريزي حركتي در مغز اين افراد مي‌شد. 10 مقاله‌ ديگر هم كه برعكس تأثير يك رباط متقاطع قدامي آسيب‌ديده قبل از بازسازي را بر عملكرد و ساختار مغز بررسي كرده بودند، به اين نتيجه رسيدند كه حداقل دو هفته بعد از آسيب، تغييراتي در سطح قشر حسي و قشر حركتي مغز ايجاد مي‌شود كه بعد از يك سال، اين تغييرات ساختاري و عملكردي به‌صورت گسترده‌اي در افراد آسيب‌ديده به نسبت افراد سالم افزايش يافت. همچنين اين تحقيقات ثابت كردند كه ناكارآمدي رباط و همچنين آسيب‌ديدگي گيرنده‌هاي مكانيكي باعث سازماندهي مجدد در سيستم عصبي مركزي مي‌شود. همچنين يكي از مهم‌ترين يافته‌ها در اين قسمت اين بود كه در افراد آسيب‌ديده به نسبت افراد سالم، فعاليت كنترلي مناطق حركتي‌بينايي و نياز اين افراد به بازخورد بينايي افزايش يافته است. 7 مقاله‌اي ديگر كه اين تغييرات را بعد از بازسازي رباط بررسي كرده بودند به اين نتيجه رسيدند نه‌تنها نوروپلاستيسيتي مغز يا تغييرات عملكردي و ساختاري حاصل از آسيب به حالت عادي برنگشت، بلكه علي‌رغم بازسازي، بعد از مدتي اين تغييرات منفي افزايش نيز پيدا كرد. نتيجه دو مقاله ديگر كه اين تغييرات را بعد از يك دوره تمرينات توان‌بخشي رايج بررسي كرده بودند به اين نتيجه رسيدند كه تغييرات عملكردي و ساختاري و تحريكات كورتيكواسپينال اين افراد به نسبت افراد سالم نه‌تنها پا‌برجا، بلكه در حال افزايش بود. نتيجه‌گيري: تحقيقات گذشته نشان داد تغييرات ايجادشده در مغز بعد از آسيب، نه‌تنها بعد از بازسازي رباط متقاطع قدامي باقي مي‌ماند، بلكه حتي بعد از آن نيز افزايش مي‌يابد و در انتها نتايج تحقيق حاضر نشان داد تمرينات توان‌بخشي رايج كه تمركز اصلي آن‌ها بر روي برطرف كردنِ تغييرات عملكردي و ساختاري ايجاد‌شده در مغز نيست، نمي‌تواند اين نوروپلاستيستي منفي ايجاد‌شده بعد از آسيب كه يكي از عوامل مهم آسيب ثانويه و عوارض بعدي است را بر طرف كند. نتيجه‌گيري نهايي مقاله اين است كه در تدوين تمرينات پيشگيري از آسيب رباط متقاطع قدامي و همچنين تمرينات توان‌بخشي بهتر است در كنار تمرينات رايج، از اصول جديد يادگيري حركتي و تمرينات مرتبط با بازخورد بينايي در راستاي برطرف كردن نوروپلاستيستي منفي ايجاد‌شده در مغز و ايجاد نوروپلاستيسيتي مثبت براي حمايت از اين رباط استفاده شود.
عنوان نشريه :
آرشيو توانبخشي
عنوان نشريه :
آرشيو توانبخشي
لينک به اين مدرک :
بازگشت