عنوان مقاله :
تفسير حكمت اسلامي از رابطۀ معنا، انسان و جامعه در نظريۀ اجتماعي
پديد آورندگان :
روحاني ، محمدرضا دانشگاه امام صادق ع - دانشكده معارف اسلامي و فرهنگ و ارتباطات - گروه فرهنگ و تمدن
كليدواژه :
اعتباريات , جهان اجتماعي , حكمت اسلامي , فطرت , معـــنا و انسان , نظريه اجتماعي.
چكيده فارسي :
رابطۀ معنا با انسان و جامعه از مهمترين دغدغههاي فلسفه و علوم اجتماعي به شمار ميرود؛ زيرا امروزه منطق علوم اجتماعي فارغ از رويكرد كلاسيك (اثباتي)، نوعي گرايش بهسوي نظريههاي كلان اجتماعي را نشان ميدهد كه علاوه بر اينكه نمايانگر فلسفيشدن جامعهشناسي است، كاركرد آن نيز معقول كردن جهان اجتماعي يا به تعبيري معناداركردن رابطۀ انسان و جامعه است. بدين وصف سوژگي با وجود ظرفيتي كه در علوم اجتماعي بهطور عام داشته و افقهاي مهمي را در سنتهاي نظري پديدار كرده است، اما با اكتفا به عقل جزئي و تجربي در ميانۀ دوآليتۀ فلسفۀ غرب قرار گرفته و بالمآل در سير تطور نظريههاي اجتماعي نتيجهاي جز تصلب بيروح معنا و تزلزل سطحي معنا در رابطه با انسان و جامعه بهدنبال نداشته است. بر اين مبنا انساني كه بهكمك سوژگي خود، جهان را استعلايي مينگريست، در بستر عواملي مانند سنت، فرهنگ، گفتمان، اساطير و... چنان از معنا زدوده شد كه گويي زاده اين عوامل است و اينها نهتنها به فعل او بلكه به خود او نيز معنا ميدهند، اما حكمت اسلامي از سقف عقلانيت موجود با اتصال به وجود فراتر رفته و اين معناداري در رابطۀ انسان و جامعه را در ديالكتيك تاريخ معنوي و تاريخ تجربي و در سير علل طولي و وسائط الهي تبيين ميكند. از اين حيث معاني از سويي بهدليل اعدادي بهكمك اراده و اختيار درصورت افعال اعتباري انسان و از سوي ديگر بهدليل فاعلي بهواسطۀ مشيت الهي درصورت قوۀ ناطقه (فطرتالهي) تحقق مييابد؛ بنابراين براساس عوالم سهگانۀ معاني، امر و خلق در انسان معاني عقلي و فطري به تفصيل در معاني مثالي تنزل مييابد و پس از آن به ادراك حسي پيوند ميخورد و اين ادراك جزئي وهمي لحظه به لحظه به معنايابي انسان در جامعه در قالب اعتبارات اجتماعي منجر ميشود.
عنوان نشريه :
تحقيقات بنيادين علوم انساني
عنوان نشريه :
تحقيقات بنيادين علوم انساني