شماره ركورد :
1314123
عنوان مقاله :
بررسي مباني فلسفي و عرفاني نظريّۀ عشق و نقش آن در هستي، در آثار منظوم عرفاني عطّار
پديد آورندگان :
حسيني‌سعادتي ، محمدهادي دانشگاه زنجان - دانشكده علوم انساني , مومني هزاوه ، امير دانشگاه زنجان - دانشكده علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , محبتي ، مهدي دانشگاه زنجان - دانشكده علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , وليئي ، قربان دانشگاه زنجان - دانشكده علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
21
تا صفحه :
40
كليدواژه :
فلسفه , عرفان , عشق , عطار نيشابوري
چكيده فارسي :
هستي‌شناسي عرفاني، وجود را واجد دو رويۀ ظاهري و باطني مي‌داند، كه پوستۀ ظاهري و محسوس آن، هويّتي خيالي به‌شمارمي‌آيد، كه بايد از آن عبوركرد و به باطن و گوهر آن دست يافت. در نظر عطار عشق گوهر وجود است، كه در تمامي ذرّات و اركان هستي ساري و جاري است. فقر ذاتي و نياز دردمندانه انگيزه، توانايي‌ها و امكانات لازم را براي حركت موجودات به‌سوي كمال فراهم مي‌كند. فلاسفه، غريزۀ حبّ ذات را عامل كمال‌گرايي موجودات مي‌دانند، امّا عرفان، كه بر مبناي نفي خودي استوار است عشق و درد را عامل آن و حيرت، سرگشتگي و فناي در محبوب را غايت آن به شمارمي‌آورد. فلاسفه از اين نحوۀ نگرش به هستي و رويدادهاي آن تعبير به انديشۀ نظام احسن نموده‌اند. بر اين مبنا خداوند، در ايصال هر ممكني به غايت وجوديِ خود، به بهترين و كامل‌ترين شيوه رفتار نموده است. مطالب فوق، از منظر فلسفي و عرفاني اهميّت شاياني براي پژوهش و واكاوي دارد. در اين پژوهش با روش كتابخانه‌اي و تحليلي – توصيفي، از دريچۀ فلسفۀ عرفان، موضوع بررسي و نتيجه شد، هرچه موجودي، از عشق و نورانيّت بيشتري برخوردار باشد، به وجود حقيقي و جهان يگانگي نزديك‌تر و هرچه از عالم عشق دورتر باشد، به دنياي كثرات و تعارضات نزديك‌تر و از وجود و نورانيت كمتري برخوردار است.
عنوان نشريه :
عرفان اسلامي
عنوان نشريه :
عرفان اسلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت