عنوان مقاله :
تحليل موج چهارم بنيادگرايي افراطي مدرن در چارچوب پساسازمانگرايي
پديد آورندگان :
محمدي ، محمدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات تهران - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي , متقي ، ابراهيم دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه روابط بين الملل , سوري ، حسين دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات تهران - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي
كليدواژه :
موج چهارم , بنيادگرايي افراطي , مدرن , پساسازمانگرايي
چكيده فارسي :
ناكامي راهبرد جهاد فتح از سوي داعش، سبب شده است تا بهعنوان يك مؤلفۀ تطبيقي با شرايط جديد و راهبرد تروريستي جديد در دستور كار قرار گيرد. بر اساس آن، ساختار تشكيلاتي جديد با توجه به اشراف اطلاعاتي رقبا تدوين شد. اين مسئله سبب سرعتبخشيدن به حملات، مخفيبودن اين حملات، استفاده از لايههاي مجازي ارتباطات اينترنتي، عضويابي و عملياتهاي اينترنتي ميشود كه توانايي سازمانهاي امنيتي را در مقابله با اين گروهها بهشدت كاهش ميدهد. افراطگرايي، بنيادگرايي و تروريسم در سالهاي اخير در سراسر طيف ايدئولوژيك با روندي «پساسازماني» گسترش يافته است. در اين روند، با افزايش فعاليتهاي آنلاين، عضويت و حمايت از گروههاي خاص مبهمتر شده و رشد جنبشهاي فراملي، سيالتر جريان داشته است. حملات تروريستي را افرادي انجام ميدهند كه هيچ ارتباط مشخصي با سازمانهاي شناسايي شده ندارند، اما نوعي روش همسان و ايدئولوژي مشترك در همۀ آنها ديده ميشود. در اين مقاله با اين فرض كه افراطگرايي در سالهاي آينده در قالب «پساسازمانگرايي» گسترش خواهد يافت، ميخواهيم به اين پرسش پاسخ دهيم كه اساساً تروريسم نوين بر اساس پساسازمانگرايي، چه مؤلفهها، متغيرها و ساختاري دارد؟ هدف در اين مقاله اين است كه با روش تحليلي و با استفاده از نتايج چند پژوهش پيمايشي و ارائۀ مصداقهايي، محتواي مجازي بنيادگرايي پساسازماني را بهعنوان نسل چهارم تروريسم، تحليل و مؤلفههاي اصلي آن را شناسايي كنيم. يافتههاي اين پژوهش اين فرضيه را تأييد ميكند كه موج چهارم بنيادگرايي در قالب پساسازمانگرايي نمود مييابد.
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين و كاربردي جهان اسلام
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين و كاربردي جهان اسلام