عنوان مقاله :
كسب رضايتمندي در مثنوي مولوي با رويكرد نظريۀ مثبتگرايي سليگمن
پديد آورندگان :
اصغري مهر ، فاطمه صغري دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران , آذر ، اميراسماعيل دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي , زيرك ، ساره دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
رضايتمندي , روانشناسي مثبتگرا , سليگمن , مثنوي مولوي , آرامش
چكيده فارسي :
روانشناسي مثبت با تمركز بر تواناييهاي انسان مسير رسيدن به آرامش را به جوامع بشري معرفي ميكند. سليگمن (Seligman) بنيانگذار اين علم، با تبيين هيجانهاي مربوط به زمان (حال، گذشته، آينده) درصدد بيان چيزي است كه ارسطو آن را «زندگي خوب» ناميد. لذا، از نظر سليگمن ماهيت شادي پايدار در گذشته، كسب «رضايتمندي» است. لكن او در زمان گذشته با بهكارگيري مؤلفههاي ذيل: «شيوۀ تغيير انديشه ـ افزايش شكرگزاري ـ آموختن گذشت و بخشش»، رسيدن به رضايتمندي را قابل حصول بيان ميكند. بر اين اساس رضايت از زندگي بر مؤلفههاي شناختيِ فرد استوار است. از طرفي، يكي از مفاهيم متعالي عرفان اسلامي نيز «رضايتمندي» است كه با شناخت خويشتن و تبيين آموزههاي مثبتگرايانه قابل دستيابي است. مولانا نيز با نگرشي مثبت و با محوريت انسان كامل، به آموزههاي اخلاقي عنايت ويژهاي دارد. مطالعۀ چنين ميراث گرانبهايي با رويكرد نوين، مبيّن اين حقيقت است كه مسائل نظري از جهانبيني و مواريث فرهنگي جدا و ناآشنا نيستند. در اين پژوهش با روش توصيفي ـ تحليلي، براي دستيابي به رضايتمندي، به شناسايي و تطابق مؤلفههاي روانشناسي مثبت در مثنوي پرداخته شدهاست. پرسش اصلي مقالۀ حاضر در متن مثنوي اين است كه، كسب رضايتمندي به عنوان نياز بنيادي انسان امروزي، به چه ميزان با مؤلفههاي مطرح شدۀ سليگمن تطابق دارد؟ نتيجۀ يافتههاي تحقيق نشان ميدهد دستاوردهاي مشترك هر دو انديشمند حاصل پيوند عميق با «ايمان» و «معنويت» است. اما ديدگاه مولانا در اين سنجه فربهتر مينمايد زيرا با تكيه بر ارزشهاي معنوي ـ الهي و عرفان اسلامي، رهنموني براي رسيدن به سعادت ابدي است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي بينرشته اي ادبي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي بينرشته اي ادبي