عنوان مقاله :
مقايسۀ نيازها (بقا، عشق، تفريح، آزادي، قدرت) در داستانهاي برگزيدۀ كودكان و نوجوانان براساس نظريۀ گلاسر
پديد آورندگان :
رضايي ، سميه دانشگاه فرهنگيان - گروه آموزشي زبان و ادبيات فارسي , فسايي ، جعفر دانشگاه هرمزگان
كليدواژه :
آزادي , بقا , تفريح , داستانهاي برگزيده , عشق , قدرت , گلاسر
چكيده فارسي :
ادبيات و خصوصاً داستانهايي كه براي كودكان نوشته ميشود، اگر براساس شناخت درست از شخصيت و روحيات كودكانه و روانشناسي دوران كودكي نوشته شده باشد، نه تنها ميتواند در برآوردهشدن بعضي از نيازهاي كودك، ياريرسان باشد، بلكه در تقويت توانمندي كودكان در برآوردن نيازهايشان نيز ميتواند نقش موثري داشته باشد و در اين مهم والدين و مربيان كودك را ياري كند.از آنجا كه نيازهاي شخصيتهاي داستاني رفتارهاي آنها را شكل و جهت ميدهد و اينگونه حوادث داستان به وجود ميآيد و در حقيقت برانگيختگي يك نياز موجد ناپايداري در خط داستاني ميشود، ميتوان بر اساس نظريه گلاسر به تحليل شخصيتهاي داستاني در داستانهاي كودكانه و در نهايت تبيين جنبه درماني و ميزان اثربخشي داستانها در شخصيت و بهبود سلامت رواني مخاطبان كودك پرداخت. در اين پژوهش به منظور رسيدن به اين هدف، آثار داستاني (تأليف و ترجمه) برگزيده (آثاري كه بيشترين جوايز را به خود اختصاص دادهاند) در بازه زماني 1300- 1390، براساس كتاب برگهاي ماندگار گزينش شدند. پس از گزينش آثار، شخصيتهاي داستاني (اصلي و فرعي) در همه داستانها استخراج شدند؛ سپس به تبيين نيازهاي شخصيتها در داستان پرداخته شد و اينكه برانگيختگي اين نيازها به چه انتخابهايي منجر ميشود و نوع انتخاب شخصيتها چه تأثيري در سرنوشت آنها دارد و سپس مقايسهاي ميان نيازهاي پنجگانه صورت گرفت. .بررسي انجام شده در 100 كتاب بررسي شده نشان داد كه بيشتر شخصيت هاي داستاني با غلبه نياز به عشق و سپس بقا و به ترتيب فراواني آزادي، تفريح و قدرت برانگيخته مي شوند. نتايج اين پژوهش حاكي از اين حقيقت است كه شخصيت هاي داستان هاي كودك بيشتر قهرماناني هستند كه نياز به عشق و آزادي در آنها غالب است و دشمنانشان كه براي بقا و قدرت تلاش مي كنند، موانعي برسر راه آنانند.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي بينرشته اي ادبي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي بينرشته اي ادبي