سكستوس و تقرير كلاسيك مسئله معيار

اين مقاله در باره «مسئله معيار» كه يكي از مسايل دشوار و چالش برانگيز معرفت شناسي است، به بحث مي پردازد. اين مسئله در باره اين نيست كه آيا «معرفت» معيار دارد يا ندارد، بلكه در باره اين است كه اگر معرفت داراي معيار است، پس خود معيار چه معياري دارد؟ و يا گزينش آن با چه معياري صورت مي گيرد؟ در واقع، آنچه در مسئله معيار مورد چالش قرار مي گيرد، ضابطه خود معيار است كه ريشه اي ترين مواضع منازعه بين شكاكان و پادشكاكان است. به همين جهت، آن را از مسائل فرامعرفت شناختي دانسته اند كه در خط مقدم منازعات معرفت شناختي واقع است. از اين رو، اين مسئله با ديگر مباحث شكّاوري جوهراً متفاوت است. اين مسئله دو نوع تقريرمعروف دارد: «تقريركلاسيك» و «تقريرنوين». در اين مقاله، تقريركلاسيك مسئله معيار، يعني تقرير سكستوس، معرفي و تحليل مي شود و سپس وجه مغالطه بودن آن و اينكه چنين تقريري در واقع مصداق «مغالطه قياس ذو الحدين جعلي» است، بيان مي شود و اين نكته روشن مي شود كه مبادي بديهي معرفت و نيز معارف نظري برآمده از آنها از طريق برهان، بر خلاف پندار شكاكان و نسبي باوران، از اين طريق آسيب نمي بيند.