بررسي رابطه هوش مصنوعي با وب معنايي و تعامل بين آنها (مطالعه مروري)

با توسعه روزافزون وب و فناورهاي مختلف وابسته، سرعت و وسعت انتشار اطلاعات تداوم يافته و امروزه با مجموعه اي عظيم از اطلاعات روبرو هستيم كه مديريت آن به سادگي امكان پذير نيست. وب معنايي امكاني را براي افزايش قابليت فهم ماشين سعي در كاهش مديريت داده ها و بهينه سازي جستجوي اطلاعات دارد.هدف اين پژوهش بررسي رابطه تعاملي هوش مصنوعي و وب معنايي است. وب معنايي امكاني را براي افزايش قابليت فهم ماشين سعي در كاهش مديريت داده‌ها و بهينه سازي جستجوي اطلاعات دارد.روش شناسي: پژوهش حاضر از نوع مطالعه مروري با استفاده از ابزار مقايسه‌اي است. جامعه آماري پژوهش حاضر را تمام مقالات مرتبط با حوزه تعاملي هوش مصنوعي و وب معنايي است كه با استفاده از كليدواژه‌هاي فارسي توأمان «هوش مصنوعي» و «وب معنايي» ؛ «يادگيري ماشين» و «وب معنايي» و همچنين «وب معنايي» و «يادگيري عميق » وكليدواژه‌هاي توأمان لاتين «Artificial intelligence» و »Semantic web» و همچنين «Machine learning» و «Semantic web» و «Deep learning» بود. جستجو در پايگاه‌هاي اطلاعاتي موضوعي مرتبط معتبر انجام يافت. يافته‌ها: يافته‌ها نشان داد كه عمده تحقيقات در حوزه وب معنايي از سال 2016 به بعد شدت و دقت بيشتري پيدا كرده و عمده تمركز اين تحقيقات به صورت مشترك، بر روي مولفه‌هاي هستي‌شناسي از نظر وب معنايي و شبكه‌هاي عصبي و يادگيري عميق در حوزه يادگيري ماشين از نظر هوش مصنوعي و توسعه الگوريتم هاي درك و تحليل ماشين بوده است. نتايج: بررسي پژوهش ها و متون مختلف نشان داد كه مطالعات اخير در حوزه وب معنايي بر روي بازيابي چندرسانه اي متمركز است. براي هر دو نوع متن و چندرسانه اي ، تحليل و تشخيص موضوع اصلي براي بهبود ارزيابي نتايج است. در نهايت تلاش برآن است كه ماشين از طريق هوش مصنوعي، ضمن توانايي درك اطلاعات دريافت شده و پردازش آنها، بتوانند اطلاعات جديدي را در جهت بهبود كيفيت زندگي بشر تركيب و خلق كنند و وب معنايي نه صرفاً بر روي معني لغت، بلكه اصطلاحات و كاربردهاي مختلف آن و ارتباط بين اصطلاحات عمل كرده و در جهت ارتقا توان درك ماشين و تركيب و ارائه اطلاعات جديد در تلاش است.