راهبردهاي كلان اقتصاد چرخشي در استقرار بوم سازگان نوآوري چرخشي

اقتصاد چرخشي در قالب يكي از موضوعات حياتي و در حال توسعه در حوزه نوآوري اجتماعي و توسعه پايدار و در پاسخ به تحولات جاري بين‌المللي در خصوص گرمايش زمين، كمبود منابع، توجه به محيط‌زيست و همچنين ارائه مدلي اقتصادي باهدف حذف ارتباط مستقيم مابين توسعه اقتصادي و استفاده از منابع، به‌عنوان‌ يكي از روندهاي روز دنيا توجه خيل عظيمي از پژوهشگران، متخصصان و اهالي سياست‌گذاري را به خود جلب نموده است. بااين وجود، مفهوم اقتصاد چرخشي به عنوان يك كلان مفهوم هنوز در حال توسعه است. علاوه براين، بسياري از متخصصان، تشريح مفهوم اقتصاد چرخشي را به بستر ظهور آن وابسته دانسته‌اند، ولي پژوهشي مدون كه اين مفهوم را در بستر بوم‌سازگان نوآوري بصورت جامع و از ديد اكوسيستمي بررسي كرده باشد، در دسترس نمي باشد. در اين ميان، پژوهش حاضر سعي دارد تا باهدف مفهومينه سازي اقتصاد چرخشي در بوم‌سازگان نوآوري، به تشريح استقرار بوم‌سازگان نوآوري چرخشي با استفاده از منابع پيشين و نظر متخصصان بپردازد. ازاين‌رو، اين پژوهش در تلاش است تا با استفاده از رويكردي تركيبي و از طريق روش‌هاي (1) مطالعه نظام‌مند باهدف استخراج داده‌هاي پيشين، (2) تحليل مضمون باهدف بررسي نظر متخصصان، به ارائه تصويري از زيرساخت‌ها، راهبردها، برنامه‌ها و موارد موردنياز جهت استقرار بوم‌سازگان نوآوري چرخشي بپردازد. اين پژوهش در قالب سؤال اصلي خود با عنوان « چيستي راهبردهاي اساسي استقرار نظام اقتصاد چرخشي در ايجاد بوم‌سازگان» به تشريح آنان و سپس بيان گزاره هاي سياستي براي تسهيل فرايند استقرار بوم‌سازگان نوآوري چرخشي مي پردازد. نتايج حاصل از اين پژوهش، براي طيف گسترده‌اي از پژوهشگران، سياست ورزان در حوزه‌هاي مختلف، فعالان اقتصادي و همچنين نهادهاي متولي توسعه پايدار، دستاوردهايي به همراه خواهد داشت.