پديد آورندگان :
قاسميان يادگاري ، جواد دانشگاه علوم پزشكي لرستان - دانشكده داروسازي - گروه فارماكوگنوزي , محمدي ، حميدرضا دانشگاه علوم پزشكي لرستان - دانشكده داروسازي - گروه سم شناسي , حيدري ، گلسا دانشگاه علوم پزشكي لرستان - كميته تحقيقات دانشجويي , آدينه ، احمد دانشگاه علوم پزشكي لرستان - دانشكده داروسازي - گروه سم شناسي , قنادي ، كورش دانشگاه علوم پزشكي لرستان - دانشكده پزشكي، مركز تحقيقات هپاتيت - گروه داخلي , غفاريان بهرمان ، علي دانشگاه علوم پزشكي رفسنجان - مركز تحقيقات محيط كار , محمديان ، مهرنوش دانشگاه علوم پزشكي لرستان - كميته تحقيقات دانشجويي , دستجردي ، اميرمحمد دانشگاه علوم پزشكي لرستان - كميته تحقيقات دانشجويي , صارمي ، زهرا دانشگاه علوم پزشكي لرستان - كميته تحقيقات دانشجويي
كليدواژه :
عصاره دارچين , سميت كبدي , ريفامپين , استرس اكسيداتيو
چكيده فارسي :
مقدمه: ريفامپين، يكي از داروهاي رايج جهت درمان بيماري سل مورد استفاده قرار ميگيرد و يك عامل توكسيك قوي براي كبد به شمار مي رود. هدف از اين مطالعه بررسي اثرات تجويز عصاره دارچين در سميت كبدي ناشي از داروي ريفامپين در موش صحرايي مي باشد. مواد و روش ها: در اين مطالعه تجربي 60 رت نر از نژاد ويستار در 6 گروه به صورت تصادفي قرار گرفت. آسيب كبدي و القا استرس اكسيداتيو با تجويز mg/kg/day80 ريفامپين ايجاد شد. دوزهاي مختلف عصاره دارچين (50 ، 100 و 200 ميلي گرم بر كيلوگرم) در سه گروه آزمايشي به صورت گاواژ روزانه به موش هاي بيمار تجويز شد. آسيب كبدي ناشي از ريفامپين با بررسي فاكتور هاي بيوشيميايي سرمي و همچنين ميزان گونه هاي فعال اكسيژن، گلوتاتيون، ظرفيت آنتي اكسيداني، پراكسيداسيون ليپيدي و تغييرات هيستوپاتولوژيك در بافت كبد مورد ارزيابي قرارگرفت. تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار Prism نسخه 6 و آزمون تحليل واريانس يك طرفه و آزمون تعقيبي توكي انجام شد. يافته ها: تجويز داروي ريفامپين به ميزان mg/kg 80 براي مدت 21 روز متوالي باعث ايجاد آسيب كبدي گرديد (0.05 P). از سوي ديگر تجويز دوزهاي مختلف عصاره دارچين، توانست به طور معني داري آسيب هاي كبدي ناشي از مصرف ريفامپين را بهبود بخشيد (0.05 P). بحث و نتيجه گيري: طبق نتايج اين مطالعه، عصاره دارچين با خواص آنتي اكسيداني، كبد را در برابر آسيب اكسيداتيو ناشي از ريفامپين محافظت مي كند. كه اين اثرات بهبود دهندگي، به صورت كاهش ماركرهاي آسيب كبدي در سرم، كاهش ماركرهاي استرس اكسيداتيو و بهبود آسيب بافتي كبد نمايان گرديد.