عنوان مقاله :
واكاوي مباني استماع دعاوي بند 2 ماده 10 قانون تشكيلات و آيين دادرسي ديوان عدالت اداري
پديد آورندگان :
افشاري ، فاطمه پژوهشگاه قوه قضائيه - گروه حقوق اداري , آهنگر سماكوش ، محسن دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
ديوان عدالت اداري , مراجع شبه , قضايي , محاكم عمومي , مردم , بند 2 ماده 10 قانون ديوان عدالت اداري
چكيده فارسي :
يكي از صلاحيتهاي ديوان عدالت اداري، رسيدگي به اعتراض نسبت به آراي قطعي مراجع شبهقضايي وفق بند 2 ماده10 قانون تشكيلات و آيين دادرسي ديوان عدالت اداري است. مبتني بر رويه قضايي غالب، مبناي استماع دعاوي هر سه بند ماده 10، اصل 173 قانون اساسي است و به دليل تصريح بر شكايات «مردم» عليه دولت در اين اصل، تنها شكايات اشخاصي كه صدق مردم مينمايد را مورد استماع قرار ميدهد؛ لذا اعتراض اشخاص دولتي به آراي مراجع شبه قضايي به عنوان شاكي نزد ديوان استماع نميشود و حسب اينكه شاكي، دولت يا مردم باشند، مرجع رسيدگي متغير خواهد بود. اين امر علاوه بر ايجاد چالش ماهوي، موجب صدور آراي وحدت رويه ناهمگون متعددي جهت حل و فصل اين مشكل شده است كه خود، ريشه بروز مشكلات بسياري شده است. باتوجه به صلاحيت و الزامات متفاوت مراجع شبهقضايي از اعمال و تصميمات اداري، به نظر ميرسد بند 2 ماده 10 فارغ از اصل 173بوده و ريشه در اصل 159و لزوم دسترسي اشخاص به محكمه دارد. نظريه مطروحه در اين مقاله آن است كه باتوجه به جايگاه ديوان در نظارت قضايي بر آراي مراجع شبهقضايي و الزام قانون اساسي بر وجود اين نوع نظارت، شايسته است صلاحيت ديوان را تنها محدود به اصل 170و 173ننموده و ضمن پذيرش ديوان به عنوان يك محكمه دادگستري در حوزه اداري، صلاحيت عام وي در خصوص آراي مراجع شبهقضايي وفق اصول 34 و 159 به رسميت شناخته شود.اين نگاه سبب ميشود كه مرجع قضايي صالح حسب شاكي، متغير نبوده و متعاقب آن، معضلات دادرسي رخ ندهد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي نوين حقوق اداري
عنوان نشريه :
پژوهش هاي نوين حقوق اداري