مدل يابي روابط ساختاري مهارت‌هاي تدريس معلمان بر اساس رفتار شهروندي سازماني با ميانجيگري توانمند سازي

هدف: امروزه منابع انساني، مهمترين و ارزشمندترين سرمايه‌هاي سازماني هستند كه بر موفقيت و بالندگي سازمانها تاثير ميگذارند. توانمند سازي معلمان به دليل نقش و اهميتي كه در فرآيند تعليم و تربيت دارند، مي تواند نقش بسزايي در بهبود بخشي فعاليت‌هاي نظام آموزشي داشته باشد و باعث شكل گيري نظام آموزشي موثر، باداوام و با كيفيت شود، لذا پژوﻫﺶ حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف تدوين مدل ﺳﺎﺧﺘﺎري مهارت‌هاي تدريس معلمان بر اساس رفتار شهروند سازماني با ميانجي‌گري توانمند سازي اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. روش: پژوهش حاضر با توجه به هدف، كاربردي و از نوع تحقيقات توصيفي-همبستگي است. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﭘﮋوﻫﺶ 380 معلم شاغل در دبيرستان هاي كلان شهر كرج در سال تحصيلي 98-1397 بودند كه به شيوه نمونه‌گيري تصادفي خوشه‌اي انتخاب شدند. براي جمع آوري داده‌ها از پرسشنامه‌هاي مهارت‌هاي تدريس حاجي زاده(1390)، توانمند سازي اسپريتزر(2012) و رفتار شهروندي سازماني ديپائولا و همكاران(2004) استفاده شد. با به كارگيري نرم‌افزارهاي PASW و LISRE از تحليل مدل معادلات ساختاري براي تجزيه و تحليل داده‌ها استفاده شد. يافته ها: يافته‌هاي اين پژوهش نشان داد كه مدل از برازش مناسبي با داده ها برخوردار است و مهارت‌هاي تدريس با ميانجيگري توانمند سازي اثر غير مستقيم و معناداري بر رفتار شهروندي سازماني دارد. همچنين غير از مؤلفه تكنولوژي آموزشي بقيه ابعاد مهارت‌هاي تدريس، اثر مستقيمي بر توانمند سازي معلمان دارند. نتيجه گيري: با توجه با يافته‌هاي پژوهش مي‌توان نتيجه گرفت كه براي رشد رفتار شهروندي سازماني در معلمان بايد به توانمند سازي آنها توجه داشت و براي رشد توانمند سازي بايد مهارت هايي مانند طراحي، ارزشيابي و روش تدريس را تقويت نمود.