اثر همسازي جمله و عمل بر نوسانات پاسچري

نظريه شناخت بدن مند پيشنهاد مي‌كند كه فرايندهاي شناختي در دل نواحي مغزي درگير در برنامه‌ريزي و اجراي حركتي و همچنين نواحي مسئول پردازش ورودي حسي نهفته است. اگر طبق ديدگاه شناخت بدن مند سيستم‌هاي شناختي و سيستم‌هاي ادراكي/حركتي عميقاً درهم‌تنيده شده باشند و رابطه علي معلولي بين آن‌ها باشد پس فعاليت شناختي بايد باعث ايجاد تغييرات در حركات قابل‌مشاهده بشود، به همين علت ما در اين تحقيق از بيست دانشجوي دختر فارسي‌زبان (ميانگين سني 4± 21 سال) خواستيم در حين ايستادن آرام بر روي تخته تعادل به شانزده جمله داراي فعل حركتي به سمت جلو و يا عقب گوش دهند و سپس به بررسي انحراف استاندارد و ميانگين درون كوششي مركز فشار (CoP) آن‌ها در حين گوش دادن به جملات پرداختيم اين آزمون در سه روز متوالي تكرار شد.تجزيه‌وتحليل انحراف استاندارد CoP نشان داد كه گشت‌وگذارهاي مركز فشار در زمان شنيدن افعال حركتي نسبت به خط پايه تغيير معني‌دار پيدا كرد ولي هيچ‌يك از اثرات اصلي براي ميانگين CoP معني‌دار نبود. تغييرات نوسانات CoP نسبت به نوسانات طبيعي بدن در حين اينكه از شركت‌كنندگان خواسته شده بود ثابت بايستند و فقط به جملات گوش دهند نشان از جفت‌شدگي شناخت و عمل دارد كه در رفتار حركتي آن‌ها نمود پيدا كرد.