طراحي مدل علل تقويت‌كننده سكوت سازماني حسابرسان داخلي

با رشد و توسعه رويكردهاي تئوريك در حوزه‌هاي رفتار سازماني، اهميت مشاركت و همكاري افراد در چارچوب ساختارهاي سازماني به منظور ارتقاي سطح كاركردهاي اثربخش، روز به روز بيشتر شده است. تاجاييكه شناخت محورهاي كاهنده در سازمان همچون سكوت سازماني به عنوان يكي از موردتوجه‌ترين پژوهش‌هاي سال‌هاي اخير بوده است. اين پژوهش با درك مفهومي و تئوريك سكوت سازماني و به منظور شناخت ماهيت عملكردي و رفتاري حسابرسان داخلي كه به نوعي دچار تضادي از نوع شغل و استاندارد هستند، به دنبال ارائه مدل علل تقويت‌كننده سكوت سازماني حسابرسان داخلي مي باشد. اين پژوهش از نظر هدف در دسته پژوهش‌هاي توسعه‌اي و از منظر نتيجه در زمره پژوهش‌هاي توصيفي كاربردي تفكيك مي شوند. همچنين از نظر نوع داده، جزء پژوهش‌هاي تركيبي محسوب مي شود. به طوريكه در بخش كيفي با مشاركت ۱۶ نفر از متخصصان پژوهش و با استفاده از تحليل‌هاي فراتركيب و دلفي اقدام به شناسايي مولفه‌ها و شاخص‌هاي تقويت كننده‌ي سكوت سازماني حسابرسان داخلي گرديد. برمبناي تحليل تفسيري/ساختاري فراگير با مشاركت ۲۰ نفر از حسابرسان داخلي شركت‌هاي بورس اوراق بهادار تهران، تلاش شد تا طيفي از تاثيرگذارترين شاخص‌هاي ايجاد كننده سكوت حسابرسان داخلي تا كم اثرترين اين شاخص‌ها در قالب مدل پژوهش، اولويت بندي شوند و روابط آن‌ها براساس مقايسه‌هاي ماتريسي مورد بررسي قرار گيرد. نتايج پژوهش نشان داد، از ميان ۱۹ شاخص اوليه در تحليل فراتركيب، تعداد ۱۵ شاخص طي دو مرحله تحليل دلفي به حدكفايت نظري رسيدند و بر مبناي تحليل تفسيري/ساختاري مشخص شد، دو شاخص تناسب ادراكي حرفه حسابرسي داخلي و تعارض نقش بين استانداردها به عنوان تأثيرگذارترين علل ايجادكننده سكوت حسابرسان داخلي تعيين شدند. نتايج اين پژوهش مي تواند به افزايش سطح اثربخشي كاركردهاي حسابرسان داخلي منجر شود و شناخت رفتاري آنان در مسير كاركردهاي حرفه اي را به همراه داشته باشد.