عنوان مقاله :
ارائه مدلي براي كاهش شكاف بين درآمد مشمول ماليات ابرازي و درآمد مشمول ماليات تشخيصي
پديد آورندگان :
ياراحمدي ، حسين دانشگاه آزاد اسلامي واحد خمين , طاهري نيا ، مسعود دانشگاه لرستان - گروه حسابداري , گيوكي ، ابراهيم دانشگاه آزاد اسلامي واحد خمين - گروه مديريت , طالب نيا ، قدرت الله دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران
كليدواژه :
ماليات ابرازي , استانداردهاي حسابداري , قانون , ماليات تشخيصي , رويكرد نظام مند , داده بنياد
چكيده فارسي :
هنگامي كه به سبب تفاوتهاي موقتي بين سود حسابداري و سود مشمول ماليات تفاوت به وجود ميآيد، هزينه ماليات يا اثر معادل آن بر سود را به عنوان سود گزارش شده قبل از ماليات ثبت ميكنند و ناگزيرند كه حسابي به نام تخصيص ميان دورهاي به وجود آورند. اصل تخصيص ميان دورهاي براين پايه قرار دارد كه شركت، ماليات را براساس همان مبنايي محاسبه و گزارش كند كه سود را محاسبه كرده است. در اين پژوهش نيز هدف اصلي تدوين مدلي براي كاهش شكاف بين درآمد مشمول پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء پژوهشهاي اكتشافي محسوب ميشود و با توجه به اين موضوع كه با دادههاي كيفي سروكار دارد، در طبقه پژوهشهاي كيفي و از لحاظ نتيجه نيز در زمره پژوهشهاي توسعهاي قرار ميگيرد. در اين پژوهش با نمونهگيري نظري و جمعآوري اطلاعات از طريق مصاحبه با 20 نفر از خبرگان حرفه مالياتي در سال 1400 و سپس تحليل اطلاعات و در نهايت استخراج مدل و خلق نظريه طي سه مرحله اصلي (كدگذاري باز، كدگذاري محوري، كدگذاري انتخابي) انجام گرديد.در اين پژوهش با استفاده از رويكرد نظام مند استراوس و كوربين ( 1998 )، الگوي كاهش شكاف بين درآمد مشمول ماليات ابرازي و درآمد مشمول ماليات تشخيصي همراه با مؤلفه هاي توضيح دهنده آن، يعني شرايط علّي، شرايط بستر، راهبردها، عوامل مداخله گر و پيامدها، تبيين شد . در تدوين الگوي كاهش شكاف بين درآمد مشمول ماليات ابرازي و درآمد مشمول ماليات تشخيصي، پتانسيل هاي منابع انساني، سازماني و موديان مالياتي جزء شرايط علّي شناسايي شده اند كه اين انتخاب درشرايط بستر از عوامل اقتصادي و سياسي داخلي و كلان، عوامل فرهنگي و بازار و الزامات بورس اوراق بهادار صورت مي گيرد. راهبردها نيز در دو سطح سازماني و سطح موديان مالياتي دسته بندي شدند كه مهمترين آنها عبارتند از: استقرار سامانه جامع اطلاعاتي براي فعالان اقتصادي، اجراي كارآمد سيستم اتوماسيون الكترونيكي، استقرار كارگروه كنترل كيفيت پرونده هاي حسابرسي مالياتي كه مي تواند پيامدهايي كوتاه مدت و بلند مدت از جمله بهره وري سازماني و مالي به همراه داشته باشد .همچنين نتايج پژوهش نشان مي دهد راهبردهاي اتخاذ شده در همه سطوح مالياتي با توجه به شرايط موجود متناسب و متفاوت بوده است.در اتخاذ راهبردهاي الگوي كاهش شكاف بين درآمد مشمول ماليات ابرازي و درآمد مشمول ماليات تشخيصي، برخي شرايط مداخله گر همچون عدم تجربه كارشناسان مالياتي، فرصت طلبي مديران، پيچيدگي و تغيير سريع قوانين و مقررات حاكم، كاهش شكاف بين درآمد مشمول ماليات ابرازي و درآمد مشمول ماليات تشخيصي را با دشواري مواجه ساخته است.
عنوان نشريه :
دانش حسابداري و حسابرسي مديريت
عنوان نشريه :
دانش حسابداري و حسابرسي مديريت