عنوان مقاله :
ژست و استعلاي سوژه در غزلي از مولانا
پديد آورندگان :
كنعاني ، ابراهيم دانشگاه كوثر بجنورد , وحداني فر ، اميد دانشگاه بجنورد , صفي خاني ، اكرم دانشگاه كوثر بجنورد
كليدواژه :
ژست , سوژه ي استعلايي , غزل روايي , گفتمان , مولانا
چكيده فارسي :
در جستار حاضر، به كاربرد ژست در يكي از غزلهاي روايي مولانا پرداختيم. در اين گفتمان، مولانا سوژهاي را به تصوير ميكشد كه با تمرين و ممارست در ژست همان ميشود كه از آن ژست انتظار داشته است. سوژههاي مولانا ازطريق تعامل با ژست و در قالب جسمانه و استعلا شكل مي گيرند و در فرايندي مبتني بر نظام تطبيق به نوعي هم حضوري با ژست دست مي يابند؛ اما مسئله ي اصلي اين است كه سازوكار چنين وضعيتي چيست و برپايه ي كدام راهبردها و كاركردهاي گفتماني تحقق مي پذيرد. برپايه ي اين، در پژوهشِ پيش روي با استفاده از شيوه ي تحليل محتوا تلاش شده است تا چگونگي مواجه شدن سوژه با ژست و تأثير آن بر نظام زباني و معنايي مولانا تبيين شود. پرسش اصلي پژوهش اين است كه ژست بر اساس چه شرايطي توليد ميشود و چگونه سوژه را از وضعيت جسمانه اي به وضعيتي استعلايي مبدل ميكند. فرض ما اين است كه فشاره ي حسي- ادراكي و حسي- شهودي زمانيكه از حد خود فراتر ميرود، ژست توليد ميشود. سوژه با تكرار و دروني سازي ژست برساخته ي خود (ژست استعلايي)، به سوژهاي استعلايي استحاله مييابد؛ بنابراين ژست با قابليتي دووجهي، ازطرفي سوژه را از ديگر ژستها، نقابها و تصاوير رهايي ميبخشد و ازطرفي به ميانجي خودِ ژست، سوژه از فضاي جسمانه- ژستيك به فضاي استعلايي ارتقا مييابد و به يك همحضوري مطلق ميرسد.