عنوان مقاله :
خوانشي لكاني بر عصيان و مرگ انديشي در اشعار نصرت رحماني و هنري چارلز بوكوفسكي
پديد آورندگان :
وحدتي ، مهنوش دانشگاه خوارزمي - گروه زبان هاي خارجي , اسدي امجد ، فاضل دانشگاه خوارزمي - گروه زبان هاي خارجي
كليدواژه :
ژاك لكان , چارلز بوكوفسكي , نصرت رحماني , ژوئَسانس , فانتزي , ديگري بزرگ , روان ضربه
چكيده فارسي :
مقالۀ حاضر، پژوهشي تطبيقي در باب تبيين علل عصيان و مرگ انديشي در آثار دو شاعر معاصر، نصرت رحماني و هنري چارلز بوكوفسكي، به كمك نظريات ژاك لكان در سه ساحت خيالي، نمادين و امر واقع است. هدف تحقيق، ابتدا آشكارسازي اين موارد در اشعارآن دو و سپس يافتن دلايل رواني، اجتماعي آن است. يكي از اشكال عصيانگري در آثار اين دو شاعر، بيان صريح اعتياد راويان آنها به مواد مخدر و الكل است. اين عصيان و اعتياد، راويان را به مرز مرگ، يأس و بدنامي كشانده است و در عين حال هيچ يك از اين پيامدها سبب ترك اين فانتزي از طرف آنها نميشود. درواقع ژوئَسانس يا لذتي كه با درد و گناه همراه است، آنها را به سمت مرگ سوق ميدهد. با بررسي عصيانگري و مرگانديشي در شخصيتهاي اين دو شاعر، درخواهيم يافت كه ريشۀ اين معضلات، عواطف سركوب شدهاي است كه در نتيجۀ تقابل سوژهها با ديگري بزرگ به وجود ميآيند. درواقع آنها اسير چرخهاي در ساحت نمادين هستند كه براي خاتمه دادن به آن چارهاي جز عصيانگري و مرگانديشي ندارند. با ورود به امر واقع و درك اين فقدان، راويان دچار روانضربه شده اند و با آرزوي بازگشت به ساحت خيالي مادر، سعي در تسكين آلام خود دارند.
عنوان نشريه :
مطالعات بين رشته اي ادبيات، هنر و علوم انساني
عنوان نشريه :
مطالعات بين رشته اي ادبيات، هنر و علوم انساني