عنوان مقاله :
تحليلِ شناختي استعارة زمان در اشعار يدالله بهزاد كرمانشاهي
پديد آورندگان :
كرمي ، هاشم دانشگاه كردستان - دانشكده زبان و ادبيات , علي اكبري ، نسرين دانشگاه كردستان - دانشكده زبان و ادبيات - گروه زبان و ادبيات فارسي , نقشبندي ، زانيار دانشگاه كردستان - دانشكده زبان و ادبيات - گروه زبان و ادبيات كردي
كليدواژه :
زبانشناسي شناختي , استعارة مفهومي , زمان , مفاهيم فراحسي , يدالله بهزاد كرمانشاهي
چكيده فارسي :
استعاره هرچند در نگاه بعضي از صاحبنظران، نوعي انحراف از هنجارهاي متعارف زبان خودكار به شمار ميرود، شيوهاي از فرايند گريزناپذير در شكلگيري استدلال و انديشه است؛ به اين معنا كه نظام انديشگاني بشر ماهيتي اساساً استعاري دارد؛ زيرا انسانها در قالب مفاهيم، استعاري ميانديشند و شبيهسازي ميكنند. برپاية اين باور، پژوهش حاضر به بررسي حوزههاي استعارة زمان در اشعار يدالله بهزاد پرداخته است؛ روش اين پژوهش توصيفي ـ تحليلي است و هدف از آن، شناسايي حوزههاي مبدأ بهكاررفته در آثار شاعر مذكور است تا بتوان با تحليل شناختي آنها، لايههاي پنهان معاني اشعار وي را شناخت و به جهانبيني و عمق تفكرش پي برد. برپاية يافتههاي اين پژوهش، يدالله بهزاد براي عينيسازي مفهوم زمان، از حوزههاي مبدأ متنوعي بهره برده است كه پركاربردترين آنها اشيا، انسان، مكان و عامليّت و كمكاربردترين آنها خوراك، حيوان، ديرش و مفاهيم انتزاعي است. در حوزة مفاهيم فراحسي نيز زمان مانند ديو و اهريمن مفهومسازي شده است. يافتههاي اين جستار مؤيد اين مطلب است كه يدالله بهزاد نسبتبه زمان، ديدي كاملاً منفي و بدببنانه دارد. اين نوع نگرش به زمان ميتواند بازتاب زندگي پر از رنج او باشد كه در ذهنش رسوخ كرده و در زبانش نمود يافته است.