عنوان مقاله :
بازنگري تاريخ اوليۀ خليج فارس با تأكيد بر نقش اتحاديۀ عيلامي
پديد آورندگان :
پيغمبري ، حميدرضا دانشگاه خليج فارس - گروه تاريخ , مكوندي ، ليلا دانشگاه كاشان - گروه باستان شناسي
كليدواژه :
تاريخ خليج فارس , تجارت دريايي , عيلام , ميانرودان , شوش , ليان
چكيده فارسي :
تاريخ اوليۀ خليجفارس در پژوهشهاي علمي كنوني بر نقش محوري سياسي و اقتصادي ميانرودان و مناسبات آن با ديلمون (بحرين) و مگن (عمان) و ملوخه (درۀ سند) متمركز است؛ ازاينرو جايگاه عيلاميان و ساير ساكنان كرانههاي شمالي در خليجفارس مبهم و نامشخص ماندهاست. پرسشي اساسي كه به ذهن ميرسد اين است كه مردمان مذكور چه نقشي در فعاليتهاي دريايي ايفا ميكردند. مقالۀ پيش رو تلاشي براي پاسخ دادن به اين پرسش است و در آن به منظور مشخص كردن نقش «اتحاديۀ عيلام» در بازرگاني خليجفارس، بر ضرورت بازنگري در برداشتهاي رايج، از رهگذر بهرهگيري از تحليلهاي تاريخي و يافتههاي باستانشناختي تأكيد شده است. پژوهش حاضر نشان ميدهد كه منابع ميانروداني فقط منعكسكنندۀ بخشي از تاريخ خليجفارس هستند كه عمدتاً بر فعاليتهاي بازرگاني خود آنها از طريق كرانههاي جنوبي دريا دلالت دارد. باوجوداين، اطلاعات پراكندهاي كه دربارۀ نامجاهاي شرقي از لابهلاي همين منابع به دست ميآيد و يافتههاي باستانشناختي مبتني بر تجزيه و تحليل مواد معدني و اشياي ساختهشده از سنگهاي نيمهقيمتي چون لاجورد و سنگ صابون، به خوبي اهميت نواحي جنوبي و شرقي ايران را نشان ميدهد. راههاي آبي مبادلات اين منابع و كالاها كه از شوش و كرانههاي فارس (انشان)، بهويژه ليان (بوشهر)، گذر ميكرد، همچون راههاي زميني تحت تأثير رقابتها و دشمني سياسي عيلام و ميانرودان بوده، ولي در دورههايي بسيار پررونق بودهاست. اين دورهها از نظر تاريخي با سلسلههاي سوكلمخها و شوتروكيها انطباق دارد كه دامنۀ روابط عيلاميان به بحرين و عمان نيز گسترش يافته بود؛ بنابراين با وجود ارتباطات قوي سياسي و اقتصادي قدرتهاي ميانروداني با كرانههاي جنوبي «درياي پايين»، دستهبندي قدرت منطقه در اين مقاطع به سود عيلاميان تغيير يافت و اكنون ميتوان با اطمينان گفت كه بازرگاني پرسود دريا نيز آنچنان كه منابع ميانروداني القا ميكنند، در انحصار ميانرودان نبودهاست.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي