عنوان مقاله :
روند شناسايي سطوح كليدي سكانسي ازطريق تفسير نمودار گاما، مطالعات موردي از سازند سروك و فهليان در ناحيۀ دشت آبادان و شمال غربي خليجفارس
پديد آورندگان :
ايمندوست ، علي شركت خدمات مهندسي نفت كيش - بخش علوم زمين , سلميان ، اميدرضا دانشگاه تهران - دانشكدۀ مهندسي معدن , اسعدي ، علي شركت مشاوران انرژي تهران - بخش علوم زمين
كليدواژه :
سازند سروك , سازند فهليان , چينهنگاري سكانسي , نمودار گاما , سطوح كليدي چينهشناسي
چكيده فارسي :
نمودار گاما بهدليل پيوستگي دادهها، فراهمبودن در عموم چاههاي حفاريشده در ميدان و ارتباط مشخص با تحولات حوضۀ رسوبي و تغييرات رخسارهاي، عدم قطعيتهاي همراه را در ارائۀ مدلهاي چينهنگاري سكانسي كاهش ميدهد. سازند فهليان با سن كرتاسۀ پيشين و كربناتهاي سازند سروك با سن كرتاسۀ پسين، از سنگ مخزنهاي مهم در جنوب غرب ايران و خليجفارس محسوب ميشوند. اين مطالعه كاربرد نمودارهاي آناليز فيلتر خطاي تجمعي ديناميكي گاما (D-INPEFA) و انحراف معيار تجمعي گاما (NCGDL) را در شناسايي و انطباق سكانسهاي رسوبي در دو ميدان نفتي مهم در دشت آبادان و شمال غرب خليجفارس بررسي ميكند. در گام اول، سكانسها با استفاده از نتايج مطالعات پتروگرافي و توصيف مغزهها تفكيك شد. بر اين اساس، چهار سكانس ردۀ سوم در سازند سروك و سه سكانس ردۀ سوم در سازند فهليان شناسايي شد. در گام دوم، براساس نقاط عطف منحنيهاي D-INPEFA و NCGDL جدايشهاي مثبت و منفي در تمام چاههاي بررسيشده تعيين شد. با هدف بررسي ارتباط سطوح مشخصشده ازطريق منحني D-INPEFA با سكانسهاي مشخصشده ازطريق تلفيق اطلاعات زمينشناسي، مشاهده شد كه عموماً تغييرات مثبت (PB) منطبق بر سطوح سكانسي (SB) و در مقابل تغييرات منفي (NB) همراه با سطوح حداكثر غرقابي (MFS) مشاهده ميشود. در مقابل، روند تغييرات نقاط عطف منحني نمودار NCGDL در مقايسه با نمودار D-INPEFA كاملاً متضاد است. به عبارت ديگر، سطوح مثبت (PS) همراه با سطوح MFS و سطوح منفي (NS) در سطوح SB رخ ميدهد. نتايج نشان داد روش تلفيقي استفادهشده بهصورت ساده و كارآمد ميتواند در شناسايي سطوح كليدي سكانسي در مطالعات زيرسطحي مشابه در ديگر مخازن كربناته و ماسهسنگي استفاده شود.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي چينه نگاري و رسوب شناسي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي چينه نگاري و رسوب شناسي