خُردبنيان‌هاي شناختي و قابليت‌هاي پوياي پشتيبان دوسوتواني نوآوري در شركت‌هاي فناوري اطلاعات

امروزه سازمان‌ها براي دستيابي به انواع گوناگون نوآوري مي‌بايست ظرفيت‌هاي خود را براي مديريت تنش ميان اكتشاف و بهره‌برداري تقويت كنند. براين‌اساس پژوهش حاضر با هدف بررسي خُردبنيان‌هاي شناختي و قابليت‌هاي پوياي پشتيبان دوسوتواني نوآوري در شركت‌هاي فناوري اطلاعات كشور و با تكيه‌بر روش‌هاي مطالعه موردي چندگانه و نظريه داده‌بنياد كلاسيك صورت پذيرفت. دراين‌راستا پنج شركت فناوري اطلاعات به‌عنوان موردمطالعه انتخاب شدند و ضمن مصاحبه با مديران ارشد شركت‌هاي مذكور، تعدادي از مستندات و مدارك سازماني آن‌ها نيز موردتجزيه‌وتحليل قرار گرفت. براساس يافته‌هاي پژوهش، شركت‌هاي موفق در اجراي راهبرد دوسوتواني از قابليت‌هاي سازماني موازنه نامتقارن سبد، نوازش و نكوهش منابع انساني، سياليت‌بخشي به ساختار، متناسب‌سازي ارزيابي عملكرد، پايدارسازي مديريتي، تحرك‌بخشي فيزيكي و شغلي و شتاب‌دهي نوآوري برخوردار هستند. مديرعامل شركت‌ها نيز از چارچوب‌هاي شناختي آينده‌گرايي طيفي، تحليل‌گرايي تسريع‌شده، زمان‌گرايي ترقي‌خواهانه و دوسوگرايي هيجاني همراه با سازوكارهاي ترجيح، توالي و تصديق بهره مي‌برند. بنابراين به‌كارگيري و تربيت مديران عامل شركت‌ها با توانمندي شناختي كافي و همچنين ايجاد و تقويت قابليت‌هاي پوياي پشتيبان دوسوتواني در سازمان‌ها مي‌تواند بروز و تداوم انواع نوآوري‌هاي اكتشافي و بهره‌بردارانه را در شركت‌هاي فناوري اطلاعات تسهيل نمايد.