آثار ورشكستگي شركت هاي اصلي بر وضعيت حقوقي شركت هاي تابعه در شركت هاي چند مليتي و نحوه تصفيه آن (مطالعه تطبيقي با قانون نمونه آنسيترال)

گسترش روابط تجاري فرامرزي، اهميت تغيير نگرش به مسئله ورشكستگي شركت هاي چندمليتي را دو چندان مي نمايد. پرسش هايي، نظير اثر ورشكستگي شركت هاي تجاري مادر بر شركت هاي تحت پوشش يا تملك آنها و بالعكس از مهمترين پرسش هاي طرح شده در زمينه ورشكستگي شركت هاي چندمليتي است؛ چراكه پاسخ به اين پرسش ها در عرصه ملي در قوانين موضوعه هر كشوري تعيين و تدوين شده است ولي در گستره بين المللي و فرامرزي هنوز در هاله اي از ابهام قرار دارد در اين مقاله تلاش شده است تا با بررسي تحليلي و توصيفي قواعد و مقررات موجود در زمينه ورشكستگي شركت هاي چند مليتي، پاسخي به پرسش هاي يادشده داده شود .در نهايت مشخص شد كه بررسي آثار ورشكستگي هر شركتي بر شركت ديگر بدون بررسي ويژگي هاي ورشكستگي بين المللي و ويژگي هاي تجاري فعاليت هاي شركت هاي چند مليتي امكان پذير نيست. از اين رو، ويژگي هاي ورشكستگي بين المللي از حيث ،حقوقي، طرح و بررسي گرديد و در همين راستا، چنين استنتاج شد كه دشواري احراز ارتباط تجاري ميان شركت مادر و شركت هاي تابعه با توجه به اعمال اصل تفكيك شخصيت حقوقي و همچنين گستردگي اشكال مشاركت تجاري از مهمترين ويژگي هاي ورشكستگي شركت هاي چند مليتي است كه براي احراز ارتباط ميان شركت مادر و شركت تابعه برخي قواعد ،نظري مانند قاعده آلتراگو يا خرق حجاب شخصيت حقوقي، كنترل، منفعت، تقلب نسبت به قانون و من له الغتم فعليه الغرم مطرح شده است و براي تحليل ويژگي مشاركت تجاري بايد اشكال مختلف مشاركت ميان شركت چند مليتي و شركتهاي فرعي داخلي مورد بحث قرار گيرد.