عنوان مقاله :
تحليل انتقادي ايمان سرسختانه (ايمانگرايي به خوانش لوئيس)
پديد آورندگان :
جوادپور ، غلامحسين مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران - گروه كلام اسلامي
كليدواژه :
ايمانگرايي , سرسختي در باور , عقلانيت , قراين , سي. اس. لوئيس
چكيده فارسي :
ايمانگرايان ايمان را امري خودبنياد و مبتني بر مؤلفههاي دروني ميدانند كه حجيت خود را از منابع معرفتي غير از عقل برميگيرد. حال چه ايمان بينياز از عقل باشد يا در ستيز با عقل باشد يا حوزه معرفتي و متافيزيكي ايمان و عقل از هم جدا باشد. سي. اس. لوئيس گونهاي ديگر از ايمانگرايي را پيش مينهد كه بر اساس آن، اگرچه ايمان در گام نخست، امري خردپذير و مبتني بر استدلال عقلي است، پس از تحقق ايمان و دلسپردگي فرد به خدا، او ديگر دل در گرو عقل ندارد و به قراين و شواهد مخالف ايمان هيچ توجهي نميكند و در اين امر برحق است؛ چراكه آنجا ديگر بايد گوش به غيب سپرد و ايمان ديگر از سنخ باورهاي علمي نيست كه دانشمند بايد هميشه متوجه شواهد موافق يا مخالف باشد. مهمترين چالش اين رهيافت در خردگريزي ايمان، ناكامي در تبيين دو مرحله ايمان است و روشن نيست ايمان مبتني بر خرد با ايمان از روي لجاجت چه رابطه ماهوي و وجودي دارند. اگر حقيقت ايمان همان اعتقاد از روي عقلانيت باشد، ايمان مرحله دوم، حقيقت مستقلي ندارد. اگر هم حقيقت ايمان به بياعتنايي به قراين مخالف است، خردپذيري اوليه آن بدون وجه است. مقاله حاضر در پي تبيين و تحليل نگره لوئيس با بازخواني مباني و مدعيات اوست. اين پژوهش به روش توصيفي- تحليلي و بر مبناي تحليل انسجام دروني نظريه و نيز ميزان همخواني آن با مباني پيشين فلسفي سامان يافته است.