تبيين«اثرسوم شخص» بر ادراك مخاطبان سيماي جمهوري اسلامي ايران(نگرش دانشجويان به برنامه هاي تلويزيون)

هنگامي كه از يك رسانه استفاده مي كنيم براي تاثير آن رسانه برخودمان وديگران، به مقايسه مي پردازيم،اغلب مردم تصور مي كنندرسانه هاي جمعي به اندازه ي قابل توجهي ديگران راتحت تاثير قرار مي دهد. در انجام چنين مقايسه‌اي ما معمولاً ديگران را بيش از خودمان تحت تأثير رسانه‌ها ادراك مي‌كنيم. هدف اين تحقيق شناخت ادراك مخاطبان سيماي جمهوري اسلامي ايران از اندازه اثرسوم شخص از ميزان درك برنامه هاي سيماي جمهوري اسلامي ايران است. اين تحقيق با روش پيمايشي وبا نمونه‌گيري طبقه اي وتصادفي از دانشجويان دانشگاه هاي تهران(391نفر) انجام شد، مشخص گرديد: در جامعه ايراني نيز مانند جامعه غربي با پديده «اثر سوم شخص» روبرو هستيم.اين تحقيق نتايج پيشينه‌ها را تأييدمي‌كند و ازميان متغيرهاي تأثيرگذار برسوم شخص، متغير مطلوب/ غيرمطلوب شاخص مهمي درتشابه دوجامعه محسوب مي‌شود.در جامعه ايراني، «اثر سوم شخص» در مورد محتواهاي نامطلوب بزرگ‌تر از اندازه همين اثر در مورد محتواهاي خنثي و مطلوب است. همچنين ميزان فاصله اجتماعي ادراك‌شده نيز در ميان بينندگان ايراني بر اندازه «اثر سوم شخص» تأثير مي‌گذارد. بنابراين مي‌توانيم نتيجه بگيريم كه« اثر سوم شخص» پديده‌اي است كه تا سطح زيادي از عوامل شناختيِ مشترك در ذهن همۀ افراد بشر نشأت مي‌گيرد و تا حد زيادي مستقل از مؤلفه‌هاي فرهنگي درجامعه عمل مي كند.