نقش واسطه‌اي خودكنترلي در رابطه بين اعتياد به شبكه‌هاي مجازي اينترنتي و هيجان‌خواهي با طلاق عاطفي و نگرش به خيانت زناشويي در زنان داراي روابط فرازناشويي

روابط فرازناشويي يكي از مهم‌ترين آسيب‌هايي است كه در ساليان اخير انسجام خانواده‌ها را تهديد مي‌كند. شناسايي و عوامل مرتبط با روابط فرازناشويي اهميت بسزايي دارد چراكه مي‌تواند خطر فروپاشي خانواده را كاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش واسطه‌اي خودكنترلي در رابطه بين اعتياد به شبكه‌هاي مجازي اينترنتي و هيجان‌خواهي با طلاق عاطفي و نگرش به خيانت زناشويي در زنان داراي روابط فرازناشويي انجام شد. 216 نفر زنان زنان داراي روابط فرازناشويي در شهر تهران با استفاده از روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب و در اين پژوهش شركت كردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌هاي اعتياد به شبكه‌هاي مجازي اينترنتي، هيجان‌خواهي، خودكنترلي، طلاق عاطفي و نگرش به خيانت زناشويي بود. داده‌ها با استفاده از همبستگي پيرسون و مدلسازي معادلات ساختاري تحليل شد. يافته‌هاي پژوهش نشان داد اثرات مستقيم اعتياد به شبكه‌هاي مجازي اينترنتي، هيجان‌خواهي و خودكنترلي بر طلاق عاطفي و نگرش به خيانت زناشويي معني‌دار است. بررسي ضرايب غير مستقيم نيز نشان داد خودكنترلي در رابطه بين اعتياد به شبكه‌هاي مجازي اينترنتي و هيجان‌خواهي با طلاق عاطفي و نگرش به خيانت زناشويي در زنان داراي روابط فرازناشويي نقش واسطه‌اي دارد. بر اساس يافته‌هاي پژوهش مي‌توان نقش خودكنترلي را در بروز و تشديد طلاق عاطفي و نگرش به خيانت زناشويي تاييد كرد. درنتيجه با ارائه آموزش‌هاي لازم در جهت بهبود مهارت‌هاي خودكنترلي مي‌توان از آسيب‌هايي چون طلاق عاطفي و نگرش به خيانت زناشويي كاست.