بررسي معني ‌شناسي واقع‌ گرايي كورنل از ديدگاه ريچارد بويد

واقع‌گرايي كورنل به موج جديد طبيعت‌گرايي اخلاقي متعلق است. آن چيزي كه واقع‌گرايي كورنل را از ديگر مكاتب طبيعت‌گرايي متمايز مي‌كند موضع ضد فروكاست گرايانه‌ اين ديدگاه در مورد واقعيات اخلاقي است. هدف ما در اين جستار بررسي معني‌شناسي اين مكتب فكري بر پايه‌ آراي شاخص‌ترين چهره‌ آن در اين زمينه، ريچارد بويد است. تلاش مي‌كنيم تا نشان دهيم معني‌شناسي ارائه‌شده توسط بويد هم استدلال پرسش گشوده‌ مور بر ضد طبيعت‌گرايان را بي‌اثر مي‌كند و هم دفاعي از واقع‌گرايي اخلاقي در برابر رويكردهاي نسبي گرايانه‌ برساختي در فرااخلاق به دست مي‌دهد. در حين بررسي استدلال بويد، لوازم و پيش‌فرض‌هاي موردنياز وي همچون مفهوم نوع طبيعي، اينهماني هاي مصداقي و يا نشانگر جزئي و هم ارجاعي را موردبحث و بررسي قرار خواهيم داد.