عنوان مقاله :
تحليل جامعهشناختي «غياب حق به زندگي» در نظام برنامهريزي درسي ايران
پديد آورندگان :
احمدي فر ، رشيد دانشگاه فرهنگيان كردستان
كليدواژه :
ميدان آموزش , برنامه درسي , پير بورديو , جورج زيمل , فراميدان , حق به زندگي
چكيده فارسي :
تأمل نظري اين مقاله بر اين گزاره اصلي بنيان نهاده شده است كه ماهيت برنامه درسي در ايران به طوركل و برنامه درسي دانشگاهي به طورخاص، بهعنوان يكي از عناصر اصلي ميدان آموزش، ماهيتي نا مقتصد داشته است. روش پژوهش اين مقاله كيفي و با استفاده از تكنيك دلفي شامل چهارده مصاحبه فردي و دو فوكوس گروپ با متخصصين حوزه تعليم و تربيت از رشته هاي مختلف انجام شده است. چارچوب مفهومي اين مقاله از نظريه ميدان هاي بورديو با تاكيد بر ميدان آموزش و نظريه دوگانه شكل_محتواي زيمل جهت آسيب شناسي نظام برنامه ريزي درسي در ايران است. نتايج پژوهش حاكي از «غياب حق به زندگي» در اين برنامه ها بهعنوان مسئلهاي آسيب زا، ازيكطرف، متأثر از فرايندهاي تاريخي ناسازواره سنت و مدرنيته در جغرافياي فرهنگي و اجتماعيايران و از سوي ديگر، مولود ساختارهاي متمركز، از بالا به پايين اقتصادي، سياسي و فرهنگي حاكم بر جامعه است كه زمينه ساز سلطه هژمونيك فراميدان قدرت و سياست بوده است.اين امر باعث استثمار ساير ميدان هاي اجتماعي ازجمله ميدان آموزش و تعليم و تربيت توسط فراميدان هاي سياست و قدرت شده است. تحليل كيفي داده ها حاكي از فرودستي ميدان آموزش در ايران و بهتبع آن آسيب زا بودن برنامه درسي از مدرسه تا دانشگاه، نهتنها نسبتي مستقيم و همافزا با بازي «شكل» و «زندگي» در جامعهايراني داشته و دارد، بلكه نتيجه غياب بازنمايي «فراميدان زندگي» در ميدان آموزش و بهتبع آن نظام برنامه ريزي درسي است. نتيجه فرادستي هژمونيك فراميدان قدرت و سياست و استثمار «زيست-حيات ميدان آموزش» و فقدان سياليت نظام آموزشي، شاهد «پسماندگي» آموزش رسمي كشور از زندگي، «غياب حق به زندگي» و در نتيجه ناكارآمدي روزافزون نهاد آموزش/دانشگاه در مواجهه با مسايل خود وجامعه شده است.
عنوان نشريه :
آموزش عالي ايران
عنوان نشريه :
آموزش عالي ايران