شماره ركورد :
1321301
عنوان مقاله :
تحليل خودفهمي در ديدگاه هستي‌شناسانه‌ي هايدگر و رويكرد معنا‌شناسانه‌ي ريكور
پديد آورندگان :
بركاتي ، اكرم دانشگاه اصفهان , شاقول ، يوسف دانشگاه اصفهان - گروه فلسفه غرب , صافيان ، محمدجواد دانشگاه اصفهان - گروه فلسفه غرب
از صفحه :
21
تا صفحه :
40
كليدواژه :
هيدگر , ريكور , خودفهمي , هستي‌شناسي , معناشناسي
چكيده فارسي :
فهم خويشتن در حوزه‌هاي مختلف تفكر همواره بسيار مهم و از جهات گوناگون مورد بحث بوده است. برخي از انديشمندان، فهم ما از خود را شهودي و يا بي‌واسطه مي‌دانند و برخي نحوه‌ي فهم ما از خود را امري تأملي و تفسيري تلقي مي‌كنند. در تاريخ تفكر فلسفه‌ي غرب، به‌‌ويژه در حوزه‌ي هرمنوتيك و پديدارشناسي، مي‌توان هيدگر و ريكور را به‌ تعبيري نماينده‌ي اين‌‌دو رويكرد متفاوت دانست. از اين منظر، ديدگاه هيدگر را هستي‌شناسانه و رويكرد ريكور را معناشناسانه ناميديم.‌ در اين نوشتار تلاش خواهد شد ضمن تبيين ديدگاه هستي‎شناسانه‌ي هيدگر و رويكرد معناشناسانه‌ي ريكور در مسأله‌ي خودفهمي، امكان  برقراري پيوند ميان اين ‌دو ديدگاه متفاوت مورد بررسي قرار گيرد. براي آشكار كردن امكان اين پيوند، بر دو وجه متمركز خواهيم شد؛ نشان خواهيم داد كه: 1- خودفهمي در انديشه‌ي هيدگر و ريكور در افق‌هاي مشترك زمان ، زبان و ديگري ، گرچه از دو منظر متفاوتِ هستي‌شناختي و معرفت‌شناختي، محقق مي‌شود و 2-مي‌توان براي اين سه افق، در مفهومي كه ريكور از آنها ارائه مي‌دهد، بنياني هستي‌شناختي در ساختار دازاين قائل شد. به نظر مي‌رسد مي‌توان اين مبناي هستي‌شناختي را به ‌عنوان سرآغاز راهِ طولاني معرفت‌شناسي ريكور مورد ملاحظه قرار داد. به‌اين‌ترتيب مي‌توان به‌نحوي مبنايي ميان اين‌دو رويكرد، پيوند برقرار كرد.
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
لينک به اين مدرک :
بازگشت