شماره ركورد :
1321302
عنوان مقاله :
ميان رشتگي در غرب‌شناسي؛ ماهيت و گونه ها
پديد آورندگان :
درزي ، قاسم دانشگاه شهيد بهشتي - پژوهشكده مطالعات ميان‌رشته‌اي قرآن
از صفحه :
41
تا صفحه :
64
كليدواژه :
مطالعات ناحيه‌اي , غرب‌شناسي , شرق‌شناسي , ميان‌رشته‌اي , فرارشته‌اي , نارشته‌اي , مطالعات انتقادي , گونه‌شناسي
چكيده فارسي :
غرب شناسي دانشي است كه به شناخت داشته هاي مغرب زمين مي پردازد. در اين دانش، «غرب» به مثابه «ديگري» سوژه شناسايي قرار مي گيرد تا پس از اين شناخت بتوان بهتر از گذشته تعاملات و ارتباطات را تنظيم نمود. شناختِ ديگري، با توجه به ذووجوه بودنِ انسان و هستي، نيازمند اتخاذ رويكردي ميان رشته اي/فرارشته اي است. بدون «تلفيق» و صرفا كنار هم قرار دادن دانش هاي گوناگون، آنهم به شكلي مكانيكي، رويكرد ميان رشته اي/فرارشته اي تحقق نخواهد يافت. با وجود ماهيتِ ميان رشته اي غرب شناسي تحقيقاتي كه تاكنون صورت پذيرفته است لزوماً اينگونه نبوده اند و بنابر نوع پژوهش، برچسب هايي چون: نا/ چند/ فرا/ زير رشته اي به آنها اطلاق مي شود. گونه هاي ميان رشته اي پيرامون «غرب شناسي» را در دو قالب اساسي مي توان دسته بندي كرد: ميان رشتگي انتقادي/ نظري. انتقادي، اولين گونه از ميان رشتگي است كه مرتبط با «غرب شناسي» شكل گرفته است. اين مطالعات «متن محور» بوده و نگاه و رويكرد تاريخي بر آنها غلبه دارد. سوگيري قابل توجّهي در اين گونه مشاهده مي شود. ميان رشتگي نظري اخيرترين گونه محسوب مي شود كه به بررسي دنياي واقعي و جوامع زنده كنوني مي پردازد. مطالعات نمونه محور و مبتني بر مفهوم سازي ديالكتيك و هم چنين گردهمايي ها با رويكرد ميان رشته اي مهمترين دسته از اين مطالعات محسوب مي شوند. اين نوع را به عنوان متكامل ترين دسته از از پژوهش هاي ميان رشته اي پيرامون غرب شناسي مي توان به حساب آورد.
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
لينک به اين مدرک :
بازگشت