عنوان مقاله :
مقايسۀ برگردانهاي فارسي داستان كودكانۀ «درخت بخشنده» از منظر پيراترجمه
پديد آورندگان :
زنجانبر ، اميرحسين دانشگاه پيام نور مركز تهران , مرادي ، ايوب دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي , عامري فليحي ، نعيمه دانشگاه پيام نور مركز همدان
كليدواژه :
نقد تطبيقي , ترجمهشناسي , پيرامتن , داستان كودك , سيلورستاين
چكيده فارسي :
پيرامتن، متني در آستانۀ متن ديگر است. طرح روي جلد، پيشگفتار، توضيحات پشت جلد، قطع، جنس كاغذ، تقديمنامه، پانوشت، لوگوي ناشر، سرصفحه و بهطور كلي تمامي الحاقاتي كه متن را به كتاب بدل ميسازند پيرامتن به شمار ميآيند. يوسته فرياس، با الهام از مفهوم پيرامتن، اصطلاح پيراترجمه را مطرح ميكند. پيراترجمه عبارت است از ترجمۀ پيرامتنهاي كتاب، در راستاي متناسبسازي آن با سپهر نشانهايِ زبان مقصد. سازههاي پيرامتني، مجرايي نامرئي براي نفوذ ايدئولوژي مترجماند. هدف اين پژوهش بررسي تأثير سازههاي پيراترجمهاي بر تغيير گفتمان غالبِ اثر زباناصلي است. با توجه به كثرت ترجمههاي «درخت بخشنده»، اثر شل سيلورستاين، از زبان انگليسي به زبان فارسي و خوانشهاي گوناگون مفسرانش، كتاب مذكور براي موضوع ترجمهشناسيِ اين مقاله اختيار شده است. در همين راستا، پژوهش پيشِرو با روش تحليليـ توصيفي در پي تطبيق چگونگي برهمكنشِ سازههاي مختلفِ پيرامتنيِ هر يك از اين ترجمهها است. در گسترۀ ادبيات كودك، همواره برهمكنش متن و تصوير مورد توجه نظريهپردازاني همچون اسكات و نيكولايوا بوده است. نوآوري پژوهش حاضر اين است كه برهمكنشهاي مدّنظر ايشان را از سطح رابطۀ متن و تصوير به سطح رابطۀ سازههاي پيراترجمه تعميم ميدهد. نتيجۀ پژوهش نشان ميدهد كه برهمكنش متن و پيراترجمه به پنج شيوه (تقارني، تكميلي، توسيعي، تركيبي و تناقضي) صورت ميپذيرد و مترجمان و همكاران ايشان خوانش متن زباناصلي را از طريق تغيير شيوۀ برهمكنش پيراترجمههاي آن دستخوش تغيير ميكنند. فاصلۀ فرهنگي ميان متن زباناصلي و متنِ ترجمهشده و نيز جايگاه برجستۀ پيرامتنهايي همچون طرح جلد، قطع و امثالهم در صنعت نشر كتاب كودك ضرورت پژوهش را ايجاب مينمايد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبانشناختي در زبانهاي خارجي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبانشناختي در زبانهاي خارجي